"آلبالو در انگلستان" داستانی از دل جنگ،خودخواهی و روحیهی حقیقت طلبی. پارک جیمین،خیلی میدونست. این برای فردی که خودش رو وسط کشمکشهای کشورش پیداکنه،چیز جالبی نیست. این رو درست لحظهای فهمید که به مرد رو به روش نگاه میکرد.روزنامهنگار مرموزی که بوی دردسر میداد. کدومش؟ همکاری با یک گروه تحقیقاتی و به ظاهر «منجی»،یا کنارهگیری و درخفا مردن؟. -گایا همینه آمادور،گایا برای خیلی ها،دلیل زندگیه.مثل تو مثل تو،برای من. ** _شايد خدا وجود نداشته باشه،ولي يقين دارم روح آدم ها هميشه باقي مي مونن.نگران نباش،حتي اگه هيچكس يادش نموند تو كي هستي،من يادم مي مونه!.