" ماہِ آبے " "لبهات حکم اسپری آسم رو داره یونگی و منم اونیم که نفسم بهش بنده" ✧✧✧ یونگی با حیرت به چشمای جیمین خیره شد و زیر لب زمزمه کرد. - با قلب من داری چکار میکنی...؟! + فقط دارم بهش یادآوری میکنم صاحبش کیه. - تویی لعنتی تویی. + معلومه که منم! همونطور که تو پادشاه قلب منی. - این خونه بدون صاحبش هیچی نیست، هیچی! + اینطوری نگو همه چیز جیمین. - نمیتونم، یه لحظه هم نمیتونم خودمو بدونت تصور کنم. + تصور نکن چون من قرار نیست هیچجا برم..مگه دیوونهام خونهام رو ول کنم.. - تو ماه آبی منو کامل میکنی...هیچجا نمیتونی بری. + این قشنگ ترین جمله ای بود ک توی عمرم شنیدم..فقط بزار عاشقت باشم. -با کمال میل این اجازه رو بهت میدم بلو. ✧✧✧ ⌝ ژانر: درام، انگست، اسمات، عاشقانه، براساس واقعیت.. ⌞ ⌝ کاپل: یونمین ⌞ ⌝روزهای آپ: دوشنبه یا سهشنبه ها⌞
13 parts