👬🏻پارت هفتم👬🏻

263 76 2
                                    

انگشت مبارک رو بزنین رو ستاره لدفا ^-^
~~~~~~~~~~

به نظر اونا همین اسم برام کافی بوده...این سوالای عجیب چیه میپرسی؟

واقعا میخوام بدونم چطوری تا الان باهاش اوکی بوده!

مثلا وقتی میخواسته خودشو معرفی کنه میگفته

"سلام من سروات هستم بدون اسم مستعار چون خانواده ام دلشون نمیخواسته بهم یه اسم مستعار بدن؟"

چه همچین چیزی؟...این دیوونگیه!...خانواده اش رو میگم...تو چه دسته بندی ای قرار گرفتن؟

واقعا نمیتونم‌درکشون کنم!!

-خواهر و بردار داری؟

-به تو چه؟

-بگو‌دیگه! میخوام بدونم

-دوتا داداش کوچیکتر دارم!

-اسماشون چیه؟میخوام بشناسمشون!

-اونا اصلا نمیخوان با کسی مثل تو دوست بشن!

-تو از کجا میدونی...نکنه اونام مثل تو اسم مستعار ندارن!..یعنی کل خانوادتون همدیگه رو با اسم اصلی صدا میزنین؟

من تونستم چهره ی "حالم ازت بهم میخوره " ی جهانیشو ببینم و این باعث شد با صدای بلند بخوام بخندم...

لطفا اسکاره فضول ترین آدم دنیا رو بدین من برم!

-پوکونگ و پوموند

(سروات=بازرس...پوکونگ=کاپیتان‌‌...پوموند=ستوان)

بالاخره گفت

-پس اونا اسم مستعار دارن؟

-خانوادم بالاخره تصمیم گرفتن از اسم مستعار استفاده کنن!

دیگه برام خسته کننده شده بود...حالا میفهمم این رو اعصاب بودنش از کجا میاد...

چه آدم رو مخ عجیبی بود من به عنوان دوست پسر میخوام انتخابش کنم :/

-اسم من تاینه

-حالا کی پرسید؟

-خب...فقط میخواستم بدونی

-اوهوم

هر دومون برای مدتی سکوت کردیم...

راستش...اگه با دقت به سروات نگاه کنی...اون یه آدم ساکته!..این دلیلیه که من و دوستام برای دور نهایی انتخابش کردیم!

حتی اگه مرد خوشتیپ و قد بلند باشه...یه جورایی پشت و رو شده ی زن رویاهای منه!

-چرا همچین نگاهم میکنی؟

بدون اینکه متوجه بشم یه مدت طولانی بهش خیره شده بودم...شوکه دستمو بالا بردم و پیشونیمو خاروندم...

-هاه؟ هیچی!

-خودم میدونم خیلی خوشتیپم...حالا بگو چی میخوای؟

👬🏻2GETHER PERSIAN NOVEL👬🏻Donde viven las historias. Descúbrelo ahora