جین: من یه رستوران پیدا کردم تو نت، جون میده واسه خودمون!
جیهوپ: چطور؟
جین: بریم ببینید خودتون متوجه میشید.
شوگا: دفعهی پیش من پول شامو حساب کردم. پس اگه مهمونم میکنی بیام.
نامجون: چرا خیلی شیک هرکسی سهم خودش رو حساب نمیکنه؟جیمین: نظر تو چیه کوک؟
هممون تو یه اتاق جمع شده بودیم. من رو تخت دراز کشیده بودم و جیمین هیونگ داشت حرکت رقصی که تازه یاد گرفته بود رو جلوم تمرین میکرد. ته با سجین رفته سوغاتی بخره و بقیه دارن واسه شام تصمیم میگیرن.
- در مورد چی؟
جیمین: حواست کجاست؟ میگم به نظرت آخرش پامو باز کنم؟
- ببخشید حواسم پرت حرفای اونا شد. یه بارم برو ببینم.شوگا رو به جیمین گفت: انقدر بالا پایین نپر بچه به حد کافی تو تمرینا خودتو خسته میکنی.
بعد برگشت طرف من و ادامه داد: جفتتون پاشید برید حاضر بشید شام رو انداختم گردن هیونگ.تنها هیونگ شوگا جین هیونگ بود پس هر دومون فهمیدیم آخر بحثشون ختم شده به تسلیم مادر خرج همیشگی. تو دفعاتی که خودمون غذا میگرفتیم یا مناسبتها هفتاد درصدش رو جین هیونگ حساب میکرد. و فکر کنم تنها کسی که به طور خودکار معاف بود از خرج کردن من بودم که خب هیچ اعتراضی هم نداشتم.
جیمین: پس تهیونگ چی؟
نامجون: شما حاضر بشید من اول به مدیر اطلاع میدم بعد به ته زنگ میزنم مستقیم خودش ماشین بگیره بیاد رستوران.
جین: به هرحال باید تو صف وایستیم. به نفع تهیونگ میشه دیر اومدنش.
کاش صبر میکردیم باهم بریم؛ نگران بودم ته گم بشه.
~~~~
جیهوپ: وقتی گفتی جون میده واسه خودمون منظورت این بود؟
قطعا هیچکدوم توقع نداشتیم رستوران موردنظر جین هیونگ این شکلی باشه. جین با نیش باز جواب داد: عالی نیست؟ حالا هیچکدومتون نمیتونید به غذام ناخونک بزنید. بالاخره در صلح یه وعده غذا کوفت میکنیم.
جیمین: حقیقتا لال شدم.شوگا: من کنار دیوار میشینم.
زود رو یکی از صندلی ها نشستم و به کنارم اشاره کردم: اینم جای وی هیونگ.
نامجون: خوبه. وی گفت از هرچی خودمون میخوریم واسه اونم سفارش بدیم یکم دیگه میرسه.جین: منو رو چسبوندن کنارتون. چیز گرون سفارش بدید پوستتون رو میکنم!
YOU ARE READING
No camera, yes love
Fanfictionخلاصه: دوست خوب خانوادهی دومه؛ اصلا دوست خوب یه واجبه واسه زندگی هرکسی ولی... وقتی بهترین دوستت تبدیل بشه به عشقت... یه دردسر بزرگه! شنیدی میگن عشق مخفیانه یه مزهی دیگه داره؟ ولی به نظر اونا عشقی که مخفی نبود و باید مخفی نگه داشته میشد از اون نو...