« المپیک عشق »

1.1K 267 139
                                    

[۱۰ آگوست ۲۰۱۵]

به زور ۲۴ ساعت شده بود که پروازشون از تایلند به خاک کره نشسته بود و حالا هفت تا پسر ضدگلوله تو رختکن سالن ورزشی گویانگ داشتن به همدیگه کمک می‌کردن تا اسماشونو رو لباساشون فیکس کنن که با در نظر گرفتن شلوغی اونجا اصلا کار راحتی نبود.
اون فضا به طور طبیعی برای حداکثر ۵۰ نفر مناسب بود و حالا بیشتر از ۱۰۰ نفر داشتن با عجله این طرف و اون طرف می‌رفتن و در همون حال منیجر پسرا برای بار آخر به اونا و لی‌هیون توضیح داد:
- خب پس برای بار آخر می‌گم... به آیدلای دختر نگاه نکنید! مخصوصا تو لی‌هیون، قطعا نمی‌خوایم با هر نگاهتون اسم یه نفر به عنوان دوست دخترتون در بیاد. تا حد امکان گوشی دستتون نگیرید؛ تو بازیا با رقیباتون باادب باشید؛ از همون اول پیدا کنید فناتون کدوم طرف نشستن و نزدیک اونا باشید و بهشون توجه کنید؛ اگه خدایی نکرده واسه هرکدومتون اتفاقی افتاد بهم خبر بدید.
لی‌هیون: مگه داری بچه‌های ابتداییتو می‌فرستی اردو پسر؟ خیالت راحت!

تک‌خوانِ کمپانی با لبخند رو شونه‌ی منیجرشون زد و با چشمکی به بی‌‌تی‌اس ادامه داد:
- حواسم به این بچه‌هاهم هست.
تهیونگ چشماشو گردوند و ترجیح داد حواسشو بده به اینکه هردو جورابش به یه اندازه بالا کشیده شده باشن. تعداد دفعاتی که این حرفارو شنیده بودن از دستش در رفته بود و واقعا خوابش میومد.

بالاخره با خونده شدن اسامی همه از هم جدا شدن و با گروه خودشون یه جا جمع شدن.
+ با همین ترتیب که می‌خونم بیاید اینجا وایستید. گروه میس‌آ، گروه نویل، گروه واندر گرلز، جئونگ جین‌وون، لی‌چانگ‌مین، لی‌هیون، بائک‌آ‌یئون، گروه بنگتن سونیوندان، گروه بستی و گروه گات‌سون!

جین با نگاه به گروه‌های اول و دوم پرسید:
- فقط من احساس می‌کنم دخترای گروه ما کمتره؟
جونگکوک زیرلب با خودش جواب داد: بهتر!

همراه با اعضای خودشون چند نفر از گات سون هم حرف جینو شنیدن و همه باهم خندیدن و لی‌هیون خودشو بیشتر بهشون نزدیک کرد و آروم گفت:
- اگه خواستید به کسی شماره بدید اول نگاش کنید و اگه اونم نگاتون کرد و دو سه بار چشم تو چشم شدید نامحسوس اشاره کنید و باهم برید بیرون بعد؛ سوتی ندید جلو دوربینا و فنا به کسی شماره بدیدااا! یادتون باشه وقتی حتی فکر می‌کنید هیچکس حواسش نیست هم یه فن ممکنه از تو جایگاهش روتون زوم کرده باشه.

نامجون: هیونگ تو باید الان مثلا بهمون می‌گفتی این کارو نکنیم و به عنوان سونبه حواست بهمون باشه.
لی‌هیون چشمکی زد و گفت:
- از سونبه‌اتون بشنو پس... این مسابقات یکی از تاپ مکان‌هایی هستش که آیدلا ازش استفاده می‌کنن واسه رل زدن. پس اگه دختری از کنارتون رد شد و یه شماره تو دستتون دیدید پراتون نریزه.
یونگی: شاید باورش برات سخت باشه هیونگ ولی اولین بارمون نیست.
لی‌هیون با بهم ریختن موهای یونگی جواب داد:
- حداقل تو که بار اولته! پس سعی نکن ضایعم کنی بچه.

No camera, yes loveDonde viven las historias. Descúbrelo ahora