سلاااام؛ خوبید؟
فیکی که خودم دارم می‌خونم چهار بار اپ شد تو این مدت و باعث شد بیشتر شرمنده بشم واسه اپ نکردن خودم😅 واسه همین و به ویژه به خاطر کامنت‌هاتون تصمیم گرفتم یه پارت طولانی‌تر از دفعات قبلی بذارم😅 ۲۷۲۸ کلمه شد🤦🏻♀️
یه بارم وسطش دستم خورد پابلیش شد حسابی هول شدم😂 دیده بودید؟
بعدشم نمی‌دونم چرا براتون نمایش داده نمی‌شد و مجبور شدم پاک کنم دوباره بذارم :|
-^-^-^-^-^-^-^-^-^-^-^-^-^-^-^-^-^-^-
درحالی که مربی رقص و هوسوک داشتن باهم بحث می‌کردن تا چطور حرکتی رو که پسرا نمی‌تونستن هماهنگ انجام بدن و حتی جیمین کلا موفق نمی‌شد بفهمتش تغییر بدن، نامجون از اتاق بیرون رفت تا قبل از بستن فروشگاه یه چیزی واسه بعد از تمرین خوردنشون بگیره.
تهکوک یه طرف باهم به رختکن تکیه دادن و جین و یونگی و جیمین طرف دیگه رو زمین دراز کشیدن.
تهیونگ نصف بطری آبش رو یه نفس سر کشید و درحالی که نفس می‌گرفت بطری رو به طرف جونگکوک گرفت و جلوی چشماش تکون داد.
جونگکوک بی حرف ازش گرفت و نصف دیگه‌ی آبو تموم کرد و تهیونگ با حس کردن اینکه بالاخره نفساش داره منظم می‌شه لب باز کرد:
- تا هیونگ میاد بیاد برنده رو مشخص کنیم.
~~~~~~~~~~~~~
- جونگکوکی؟
به تهیونگ که با هیجان صداش زده بود نگاه کرد و ناخودآگاه به اون چشمای براق لبخند زد و جواب داد:
- پیدا کردی واقعا؟
- آره این خیلی خوبه!
یکی از گوشی‌های هندزفری رو چپوند تو گوش جونگکوک و آهنگ رو عقب کشید تا از اول پلی بشه.
با تموم شدن آهنگ با همون چشمای براق به جونگکوک نگاه کرد و پرسید:
- خب؟
و در جواب لبخند بزرگی تحویل گرفت:
- باشه تو بردی! خوشم اومد!
تهیونگ ذوق‌زده خندید و لبخند مستطیلی قشنگش رو با سخاوت به نگاه عاشق جونگکوک عرضه کرد و متوجه نشد پسر کوچیک‌تر چطور بدون عادی شدن این مسئله مثل هر بار پرواز پروانه‌های طلایی رنگ رو از قلبش احساس کرد.
شرط بسته بودن هرکدومشون آهنگای خوب بیشتری تا آخر هفته پیدا کرد برنده بشه و بعد از به اشتراک گذاشتن آهنگایی که پیدا کرده بودن تهیونگ با یه آهنگ بیشتر برنده شد.
جونگکوک کل هفته فقط سه تا آهنگ رو پسندیده بود که هر سه مورد قبول تهیونگ واقع شده بود ولی تهیونگ تونست با رو کردن آهنگ چهارمش Born This Way از لیدی گاگا برنده بشه.
پلیرشون طوری بود که همزمان با آهنگ ترجمه‌ی لیریکش رو هم نشون می‌داد و جونگکوک واقعا جذب لیریک اون آهنگ شده بوده و نشد خودشو راضی کنه واسه برنده شدن بگه خوشش نیومده.
أنت تقرأ
No camera, yes love
أدب الهواةخلاصه: دوست خوب خانواده‌ی دومه؛ اصلا دوست خوب یه واجبه واسه زندگی هرکسی ولی... وقتی بهترین دوستت تبدیل بشه به عشقت... یه دردسر بزرگه! شنیدی می‌گن عشق مخفیانه یه مزه‌ی دیگه داره؟ ولی به نظر اونا عشقی که مخفی نبود و باید مخفی نگه داشته می‌شد از اون نو...
