خببب های گایز چطورید ؟ *----*
نمیخوام دراماتیکش کنم پس فقط میگم که دلم برای شما و این پیس عاو شت تنگ میشه :"
به هر حال یسری توضیحات لازمه .
موقعی که اور هل شروع شد من دقیقا چپتر دو بودم که لیام ِ داستان من رو بلاک کرد چون پیشش کام اوت کردم و خواستم همونجا این رو تموم کنم و ادامه ندم ولی نمیتونستم اون پنجاه نفرم نصفه نیمه بذارم پس ادامه دادمش و قرار بود این داستان همونجایی که لیام زین رو بلاک کرد تموم بشه چون در حقیقت همین بود!
ولی خب نشد و خوشحالم که الان اینجوری تموم شد و حس میکنم این بهترین پایان برای جهنم ما بود ...
من از همینجا بخاطر تموم بی نظمی هام از تک تکتون عذر خواهی میکنم :*💜
لری داستان هم در اصل توی زندگی خودم پایانشون تلخ بود درست مثل زیام .
لویی بعد از اینکه ازدواج کرد هیچوقت دیگه شجاعتشو پیدا نکرد برگرده!
بارها با کامنتا و حرفاتون اشک ریختم و خندیدم و امیدوارم که وقتی به اور هل فکر میکنین با خودتون بگین که ارزش داشت که وقتمو پاش بذارم :)❤
خیلی دوستون دارم خیلی خیلی زیاد 💜
فقط یه چیزی گایز ... به عنوان حرف اخرم برای این فف میخوام بهتون بگم که لطفا ارزش خودتون رو بدونید ... بدونید که هرچیزی بشه ، هر کسی هرکاری کنه و هر اتفاقی بیفته شما هنوزم با ارزشید و درست مثل یه تیکه جواهر میدرخشین .
من همیشه هستم .
اگر میخواید با کسی درد و دل کنید ، اگر یه گوشی برای شنیدن میخواید ، اگر دوست جدید میخواید یا اگر کمک میخواید .
میتونین رو من حساب کنید ...
این ایدی اینستامه gif_horan
این هم ایدی تلگرامم x_moonchild_x
پس من هستم ... همیشه ❤
ممنون از حمایتای بی نظیرتون و ممنون از اینکه بارها حالمو خوب کردید
خوب باشید همیشه ^^💜
هققققق
* در تئاتر را میبندد *
-mobham.Horan :):
YOU ARE READING
OUR HELL *~z.m~*
Fanfictionزین: بهشت چیه ؟ هری : بهشت هِشت هِشت زین : فاک یو هزا بهشت واقعا یعنی چی ه : ببین چشاتو میبندی و دیگ نمیتونی به این دنیا برگردی دو تا در جلو خودت میبینی اون دری که قفله و نمیتونی بازش کنی بهشته ولی در دوم از قبل برامون بازه بهشت جای ما نیست این چ...
