بعد از اینکه کلی با جین گرم گرفته بودم راهب های امریکایی وارد اتاق شدنو بعد ثبت مشخصاتم و گرفتن دقیق تر اتفاقات زندگیم با لبخندای زشتو ترسناکشون بهم خوشامد داده بودن.
همون روز به اتاق مشترک منو جین رفتیمو یک روز زیر نظر سویو و جین بودم.
چشم هام رو با صدای جیغ مانند جین باز کردم
+یاااا هیونگگگ شات دا فاک اف سرم ترکید اخه کدوم اسکلی اینطوری یه بیمار رو از خواب بیدار میکنه.
به صورتش چین داد جوری که دندوناش به صورت مسخره ای بیرون زدن نتونستم جلو خندمو بگیرمو شروع به قه قه زدن کردم کاش قدر این روز هارو میدونستمو بیشترو بیشتر قه قه میزدم تا بلکه تو این روزهای سخت میتونستم با یاداوریه این خاطرات زخم هام رو برای چند ثانیه ببندم.
_نه بابا ؟!جون عمت؟بلند شو نکبت(با لقد کوبیدن به پاهای جیمین)ت از منم سالم تریییی.
پاهام رو از درد در حالی که قه قه میزدم گرفتمو به ساعت نگاه کردم "۱۱:۱۱" با دیدن ساعت شوکه ازاینکه منه بدبخت اصن اینموقع ها بیدار نمیشم پتو رو رو سرم کشیدمو هنوز با ته خنده سعی در خابیدن کردم
+پیر شدیا!نمیبینی هنوز که زوده!
_وای وایی جیمین تو منو دیوونه میکنی پیری خودتی تن لش پاشو(کوبیدن*)وقت صبونس باید بریم پایین دوما باید دارو هاتم بخوری.
الان فقط داشتم به این فک میکردم که یه ادم چقدر تند تند و پشت سر هم میتونه حرف بزنه
با حالت پوکری پتورو کشیدم‌کنارو با حالت جدی از جا پا شدم تو چشم اعصبیش نگا کردمو با پرویی تمام قرصامو از عسلی کنار تخت با یه لیوان اب برداشتمو همش رو یکباره خوردم و به حالت خیلی اعصبی رفتم سمت در تا بتونم برم صبونه بخورم در حالی که حتی مسیرو بلد نبودم، که جین کوتاهی نکردو از لباس خابو موهام گرفتو کشوندم سمت سرویس بهداشتی.
_نخور بابا بچه واسه من شاخ شده اول بیا برو دهنتو بشور بو شیرش برع اسکل.
معنیه ریده شدن رو الان با تمام سلولام داشتم حس میکردمو و درحالی که کشیده میشدم با لبخند فیک واشک تو چشام فق به جلوم خیره شده بودم
+عوضی ؟اگه دیگه نگات کردم اسمم جیمین نیس سگه !
دوباره به صورتش چین داد دس به کمر گفت
_هاو هاو کن عمو ببینه چون الانشم داری نگام میکنی!
و یهو زد زیر خنده:یااااا جینننن گمشووو از جلو چشاممم
_هاو هاو کن عمو (وی با خنده پاره شدن به سمت دیگر اتاق حرکت میکند*)
با حرس درو کوبیدمو رو توالت فرنگی نشستم هرچی فشو بدو بیرا به هر زبونی ک بلد بودم بلند بلند دادشون میزدمو با خیال راحت تری دستشویی میکردم جوری که انگار چاه توالت دهن جینه.
YOU ARE READING
_COLD BLOOD_
General Fiction"دیگه تموم شد؟!مال توام!؟" سرش روبا حسرت بوسید"دیگه تموم شد مال منی" بعد از اون روز جیمین فقط با چند کلمه زندگی کرد!"این ادمای نابسامون کاری باهات میکنن که حتی به مرگ هم ریکشنی نشون نمیدی." Couple:yoonmin,kookv,namjin Ganer:romance,dram,bdsm,smut
