Writer's Pov
با دستایی که از حرص و خشم می لرزیدند به سمت در فلزی هجوم برد و محکم بهش کوبید:- درو باز کن... بابا، در رو باز کن!
صدای سردی با خونسردی از پشت در جواب داد:
- به خودت مسلط باش. قوانین رو که می دونی.
پسرک با حرص پلکاشو به هم فشرد و درحالی که سعی می کرد بغضش صداشو نلرزونه زمزمه کرد:
- همه حق اشتباه کردن دارن...
مرد پشت در سنگدلانه فریاد زد:
- نه جئون ها! ما اشتباه نمی کنیم!
جونگ کوک با صورتی که حالا خیس از اشک بود، آسیب دیده و خشمگین فریاد زد:
- ولی من کردم! من اشتباه کردم!
- آره. کردی. پس یه مرد باش و اشتباهتو جوری پاک کن که انگار هرگز نبوده!
صدای مرد با قدم هایی که از زیر زمین تاریک و در فلزی دور تر می شدند کمرنگ و کمرنگ تر می شد و با این حال جونگ کوک تونست به خوبی صدای زمزمه سرد مرد رو بشنوه:
- اگر نمی تونی اشتباهاتت رو پاک کنی، شاید بهتر باشه خودت رو پاک کنی.
-هفده سال بعد-
- قربان؟ ساعت هشت صبحه،برای کلاستون دیر می کنین. قربان؟ ساعت هشت صبحه،برای کلاستون دیر می کنین. قربان؟ ساعت هشت صبحه،برای کلاستون دیر می کنین.
آهی از سردرد گفت و سرش رو از روی میز کارش برداشت. چشماش هنوز تار می دیدند، با این حال به سمتی که صدا ازش می اومد نگاه کرد و با صدای گرفته صبحگاهی گفت:
- ممنون شارلوت، بیدارم.
ربات کوچیکی که بی شباهت به یه جعبه آهنی، با شکل دو دایره چشم مانند، یک خط صاف به عنوان دهان و دو پای چرخ دار نبود با علامت رضایت از شنیدن صدای خالقش چراغ های بالای جعبه شو سبز کرد و از روی میز غلت زد و پایین پرید.
وقتی روی زمین فرود اومد صدای مهیبی داد و باعث شد جونگ کوک خم بشه و با نگرانی توی آغوش بکشتش:
- شارلوت؟ مگه نگفتم از جاهای بلند نپر؟ به خودت آسیب می زنی.
- اوچ. اوچ. اوچ.
شارلوت صداهای ناخوشایندی ایجاد کرد ولی جونگ کوک نگاه اجمالی بهش انداخت و بعد از این که مطمئن شد آسیب جدی ندیده رهاش کرد تا بره.
از روی صندلی چرم مشکیش پشت میز کار به هم ریخته و پر از وسایل مختلفش بلند شد و با باز کردن در سفید توی اتاق کار، وارد آزمایشگاه بزرگش شد.محیط آزمایشگاه سفید، با چهار میز طویل و بلند با انواع و اقسام وسایل مکانیکی، ربات های نیمه کاره، سیم ها، کاغذ های طراحی و قطعه های فلزی بود.
BINABASA MO ANG
𝐂𝐫𝐚𝐳𝐲 𝐃𝐨𝐥𝐥 | KOOKV
Fanfiction[Completed] با اطمینان بدن تهیونگ رو محکم به خودش فشرد و عطر تنشو رو نفس کشید. نباید می ذاشت تهیونگ رازشو بفهمه و ترکش کنه. آره. این هرگز قرار نبود بفهمه. هرگز. 𝐶𝑜𝑢𝑝𝑙𝑒 : 𝐾𝑜𝑜𝑘𝑣, 𝐾𝑜𝑜𝑚𝑖𝑛 𝐺𝑒𝑛𝑟𝑒: 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒🤍, 𝑆𝑚𝑢𝑡+𝟏𝟖🚫...