"درد "
نوش دارویی تلخ است.
،وقتی که درد را نوشیدی ،وقتی که زبانت از تلخیش به بی حسی افتاد
،وقتی که گلویت را تر کرد
،وقتی که مزه اش تمام وجودت را فرا گرفت
وقنی که تمام استخوانها ،مفاصل و ماهیچه هایت را به آتش کشید
می دانی چه چیزی سخت است؟
!آدم ماندن
.شیرین سخن گفتن
بعد از دائما درد چشیدن ،آدم ماندن سخت است
... خیلی سخت
آخر میدانی ، بعضی دردها تیشه به ریشه انسان میزنند
بعضی دردها ، بد آدم را زخمی و پر خون می کنند
بعضی دردها انسان را به زانو در می آورند
در کل
درد ها
درد
می کنند
بد هم
!درد می کنند
کا ش بنی آدم ها این را می فهمیدند
،کاش
! همین
YOU ARE READING
My Thoughts
Random" چیزهای زیادی باقی مانده تا نوشته شوند " | Don't look for ending in this book .this book will be open forever |