گاهی دلم برای خودم میسوزد ٬
اینکه میبینم چقدر از خودم دورم ؛
دلم میخواهد دستی به سر و روی
خودم بکشم ، آرامش کنم و به او بگویم
به عشق قسم ؛
که خیلی وقت ست دیگر برای تو
دوستی ها ،
دوستی نمیشود .
به عزیزیت قسم ٬ از قید این آدم ها
بگذر ، دردت را بیشتر نکن .
« مرا و خدایت را ببین که برایت جان میدهیم. »
YOU ARE READING
My Thoughts
Random" چیزهای زیادی باقی مانده تا نوشته شوند " | Don't look for ending in this book .this book will be open forever |