22

27 7 3
                                    

عشق مرا پس میزند و ٬

من‌ ٬

باز به سراغش

میروم .

~

فکر نمیکردم روزی برسد که درگیرت

باشم .

درگیر بمعنای درگیر تو و عشق و

عاشقی ؟ نه ، هرگز .

درگیر بمعنای تلاش برای رهایی از تو .

در هر صورت من را چه به عشق

عاشقی ؟ عشق هیچوقت به سمت من

نمی آید .

من فقط درگیر کندن تو از خودم و احساسات شکسته ام هستم .

تو مثل نخ بخیه ، به زخم من چسبیده ای و در نمیایی.

و من میدانم که نخ بخیه را سرانجام خواهم کشید ؛

چه زخم بدتر خون ریزی کند و دریاچه

خون تشکیل شود ، چه جایش بر

پوستم تا ابد خاری در چشمم باشد ‌.

My ThoughtsWhere stories live. Discover now