Hello Everyone
°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°°
یکماه بعدجونگکوک توی بغل تهیونگ خزید و سعی کرد حالا که توی جای امنی قرار داره یکم هم که شده بخوابه، آلفا که با تکون خوردن جفتش از خواب بیدار شد با نگرانی صورتش رو قاب گرفت و پرسید:
+ چیزی شده عشق من؟دست پسر نبود حالا که باردار شده بود بدون جفتش همهجا احساس ناامنی میکرد البته این بیشتر از طرف امگاش بود نه خودش، جونگکوک لبهاش رو آویزون کرد و گفت:
- هیچی نیست فقط نینی ناراحت بود اما وقتی توی بغلتم من و نینی احساس امنیت میکنیم و دوست داریم کنارت باشیم.تهیونگ از شیرینی زیاد امگاش بیصدا خندید و اون رو توی بغلش فشرد جوری که صدای جونگکوک بلند شد:
- آلفا دردم میگیره خب اینجوری فشارم میدی.+ مشکل من نیست تو اینقدر شیرین و کیوت و شدی.
امگا با حرف آلفا اشک توی چشمهاش جمع شد و به چشمهای خمار و وحشی جفتش خیره شد، دست خودش نبود با کوچیکترین حرفها خوشحال یا ناراحت میشد، با ناراحتی آشکاری لب زد:
- یعنی قبلا نبودم؟ چرا این حرف رو زدی؟ منظورت چی بود؟تهیونگ وقتی بغض جونگکوک رو دید هل شد، سر پسرک رو به قفسه سینهاش چسبوند و بوسهای روی موهای خوشبوش زد، با صدای لرزونی که نگرانی درش موج میزد گفت:
+ بیبی من معلومه که نه، تو زیباترین و بهترین جفت جهانی نه فقط توی دسته امگا بلکه به عنوان یک انسان_گرگینه، من فقط از اینکه اینقدر به بچهمون اهمیت میدی باعث میشه قلبم تند بزنه، خوشحالم که تو پدرشی و البته جفت منی، تو ماه کوچولوی منی.جونگکوک خودش رو بالا کشید و بینیش رو روی غدد ترشح فورمون آلفا گذاشت، دلیل بهونه گیریش رو نمیدونست یعنی از الان اینقدر حساس بود؟ با تمام حرفهای مرد بدنش داغ شد ولی دوستش داشت، سریع روی گونهی تهیونگ بوسهای گذاشت و دوباره بدنش رو توی بغل مرد پنهان کرد، آلفا با بدجنسی گفت:
+ اوم... بیبی این خیلی کم بود من سیر نشدم.- تموم شد دیگه نداریم، فردا بیا سیر شو.
جونگکوک غر زد و تهیونگ با صدای بلند خندید، با عشق به موجود توی بغلش خیره شد و توی گوشش زمزمه کرد:
+ اینقدر شیرین نباش.دستش رو زیر چونهی جونگکوک گذاشت و به محض بالا اومدن سرش لبهاش رو روی لبهای پاستیلی امگا گذاشت، جونگکوک چشمهاش رو بست و دستش رو روی گونهی استخونی تهیونگ گذاشت و از حس برخورد پوستهاشون پر از حس خوب شد، با عشق در حال بوسیدن همدیگه بود اما با صدای جیغ شخصی ترسیدن و از هم جدا شدن، تهیونگ به سمت منبع صدا رفت و با دیدن جین که دستهاش دو طرف صورتش گذاشته بود اخم کرد، جین با داد گفت:
- میخواید کارهای مستهجن بکنید برید توی اتاق خودتون.
YOU ARE READING
My little moon|VK|
Werewolf{𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝} جونگکوک امگای سرکشی که باید هرجور که شده به آلفای موردعلاقهش میرسید • • • 𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝑴𝒚 𝑳𝒊𝒕𝒕𝒍𝒆 𝑴𝒐𝒐𝒏 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝑻𝒂𝒆𝒌𝒐𝒐𝒌, 𝒀𝒐𝒐𝒏𝒎𝒊𝒏, 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏, 𝒉𝒐𝒔𝒆𝒐𝒌× 𝒈𝒊𝒓𝒍 𝑮𝒆𝒏𝒆𝒓 : 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔...