14.

144 43 16
                                    

"به نظرت اون بیش از حد کیوت نبود؟"

تن با کلافگی نالید.

"جان، این سیزدهمین باریه که داری این رو میگی و هنوز یک ساعت هم نشده که از اونجا برگشتیم!"

پسر کوچیکتر، هیچ ایده ای نداشت که همسرش چه چیزی در اون موجود چروکیده ی یک ماهه دیده که انقدر ذوق زده شده.

در واقع، تن از این تعریف های گاه و بی گاه جانی، اون هم از بچه ای که فقط چند دقیقه باهاش ملاقات کرده بودن، سردرد گرفته بود و می خواست هر لحظه، اعلام پشیمونی کنه.

اون دختر کوچولو، بیش از اندازه ریز جثه بود و پسر کوچیکتر حتی نمی تونست در آغوش گرفتنش رو تصور کنه؛ چه برسه به عملی کردن این کار!

تن حتی تلاش کرد که بهش دست بزنه.

یا بهتره اینطور بگیم که انگشتش رو با وحشت به پای اون زد و این باعث شد که همسرش، مسخره ش کنه.

جانی فقط درک نمی کرد.

تن خیلی می ترسید و اگه راهی برای بازگشت در زمان وجود داشت، هیچوقت این ایده ی مسخره رو، مطرح نمی کرد.

می ترسید که پسر بزرگتر، به محض ورود اون بچه به خونه شون، دیگه فراموشش کنه؛ شاید بچگونه به نظر می رسید اما تو تصوراتش، هیچ چیز غیر ممکن نبود.

مسئله ی دیگه ای که باعث می شد تا شب ها با نگرانی بخوابه، این بود که نکنه درخواست لیلیان به هر دلیلی رد بشه و نتونن کسی رو به سرپرستی بگیرن...اگه اون وقت جانی نسبت بهش سرد می شد یا بخاطر بچه دار نشدنش ازش جدا می شد، چه اتفاقی می افتاد؟

تن هیچوقت آدم وابسته ای نبود و از لحظه ای که اراده می کرد، می تونست کاملا مستقل عمل کنه.

اون فقط نمی خواست که عشق سیزده سالش رو، به یه دختر دو ماهه ببازه و یا از دستش بده.

و می دونست که قرار نیست هیچوقت ترس هاش رو با همسرش در میون بذاره؛ چون مقصر، فقط و فقط خود لعنتیش بود.

خودش کسی بود که از همون اول، به جانی گفت تا یه بچه به سرپرستی بگیرن.

"نمی تونم برای روزی صبر کنم که اون کوچولو هم عضوی از این خانواده شده."

تن با بی حوصلگی، زمزمه کرد.

"منم همینطور."

"دست هاش رو دیدی؟ خیلی..."

پسر کوچیکتر که عصبی شده بود، با صدایی که از حد معمولی، بلندتر بود، جملات رو، پشت سر هم، ردیف کرد.

"جان، محض رضای خدا تمومش کن! چند بار می خوای تکرار کنی؟ چرا به جای این حرف ها، به این فکرنمی کنی که چه کسی بعد از اومدنش، باید مراقب بچه بمونه؟ چون خودت هم، خوب می دونی که هر دومون شاغلیم."

𝙂𝙤𝙣𝙚 | 𝙉𝙤𝙢𝙞𝙣Where stories live. Discover now