سیب سرخ
" تمام مدت سعی کردم که پنهانش کنم
اما دیگه قادر به تحملش نیستم
پس همه چیز رو بهت میگم
چرا از قبل اینکارو نکردم ؟
بهرحال درد کشیدن چیزی نبود که بتونم ازش فرار کنم !
دیگه قرار نیست بتونم تحملش کنم
پس گریه میکنم
به این خاطر که از خودم شرمگینم
پس گریه میکنم
چون نتونستم ازت محافظت کنم
عمیق تر ، عمیق تر و بازهم عمیق تر
با گذشت زمان این درد عمیق تر میشه
درست همچون تکه های یک شیشه ی شکسته
که هرگز سر هم نخواهند شد
قلبی که هر روز بیشتر از قبل میشکنه و میبُره
تو ، اون کسی که بجای من مجازات شد
تو ، با جثه ی کوچک و اندام نحیفت
تویی که در شرف شکستن بودی
متاسفم ، متاسفم ، متاسفم
حتی اگر هزاران بار سعی در ازبین بردنش کنم
این ننگ پاک نخواهد شد
من یک گناهکارم
یک لکه ی ننگ ! "
( stigma by BTS _ با کمی تغییر )
صدای زنگ زدن تلفن اینبار بعد ازچهارمین تلاش تونست خودش رو از فاصله ی میان هدفون و گوش های تهیونگ رد کرده و باعث جلب توجه اون بشه . گوشی تهیونگ در حالت پرواز به سر میبرد و هیچ تماسی از هیچ فردی قادر به پایین آوردن اون نبود . پس تماس ها به سمت تلفن پنت هاوس آپارتمان ناحیه ی گانگنام منطقه ی سودوگون که تهیونگ خودش رو درش پنهان کرده بود ، سرازیرمیشدند.
انتظار نداشت شماره ی تلفن خانه به سادگیِ شماره ی همراهش لو بره پس حدس میزد که این تماس ها از طرف آدم هایی باشه که کارهای مهم تری باهاش داشتند . تلفن همچنان سمج وار زنگ میزد و درنهایت تونست تهیونگ رو مجبور کنه که اون رو بجای هدفون ، نزدیک گوشش بیاره .
" الو ؟ "
" آقای کیم تهیونگ ؟ "
صدای مردانه ی پشت تلفن با صدای بالا پایین رفتن دکمه های کیبوردها در پس زمینه و داد و فریادهای مرد ناشناسی که بنظر خطاب به افراد داخل اون مکان بود ، ترکیب شده و هویت صاحبش رو ، که خبرنگار یکی از مجلات زرد بود ، افشا میکرد .
" خودم هستم . "
" آه خوشحالم بالاخره تونستم پیداتون کنم ! "
YOU ARE READING
IDoll
Fanfiction○● عروسک من 🔞 ○● هر دو دست خون آلودش رو قالب صورت پسر روبروییش کرد . " برو و هرگز به پشت سرت نگاه نکن ! " خلاصه : " تهیونگ ؛ گران ترین آیدل صنعت موسیقی کره با چهره ، صدا ، اندام و منشی بی نقص .بااینحال حتی گرمی صداش هم نتونسته ذره ای از سردی احسا...