پارت ۸ : منو ببخش

1.7K 305 27
                                    

سلام ببخشید که دیر آپ کردم 🥺🥺
ووت فراموش نکنین 💙💙
کامنتم حتما بزارین 😘😘
ممنون💜💜

💖💖💖

jungkook

داشتم با یونگی و شرکای دیگه درباره اوضاع سهام کمپانی هامون صحبت می کردیم که یک نفرو از دور دیدم که وارد عمارت شد یک مرد ریز اندام و در در عین حال آشنا ، نمی تونستم از دور مطمئن بشم پس از همه فاصله گرفتمو به سمت اون فرد که همراه یک مرد دیگه وارد شده بود شدم ، دارم درست می بینم اون تهیونگ نیست ؟ شاید دارم توهم می زنم فاک ، اون خودشه امکان نداره که اشتباه کنم ، ولی باید مطمئن بشم درسته ، که صورتش دقیقا مثله تهیونگه ولی اون مرد به ریز میزگی تهیونگ نیست اون دقیقا هم قد منه درسته که لاغره ولی منو اون کاملا هم قدیم برای همینه که مشکوکم که تهیونگه یا نه پس تا که بهش رسیدم از پشت سرش به صورت سوالی پرسیدم

- تهیونگ ؟

بعد از شنیدن اسمش از زبون من سر جاش میخکوب شد معلوم بود که شکه شده ، به آرومی به سمتم برگشت ، یک قدم به سمتش رفتم ، الان دقیقا تو یک متری من ایستاده بود

- تو واقعا تهیونگی ، کیم تهیونگ ؟

شکه شده بود ، بعد چند لحظه بدنش شروع به لرزیدن کرد می خواستم بگیرمش که جیغ کشید ، اون ترسیده بود ، با دستاش بهم می فهموند که نزدیکش نشم ، نفس نفس می زد نمی تونست درست بایسته ناگهان دیدم که چشماش داره بسته میشه ، می خواست بیوفته که مردی که باهاش اومد بود از پشت گرفتش ، نمی دونستم باید چی کار کنم ، کیم مدیر عامل و آقای کیتاگاوا رو دیدم که به سمتمون با عجله اومدن آقای کیتاگاوا منو از بازو گرفتو با خودش کشید با این کارش زمزمه های بین مهمونا بلند شد منو به یک گوشه سالن مراسم برد و منو محکم به دیوار کوبید با صدایی که از عصبانیت می یومد فریاد کشید

- از نوه من دور بمون جئون

نوه ؟ چی داره میگه ؟ تهیونگ نوه ای کیتاگاواس !! از دور به وسط سالن خیره شده بودم تهیونگ بیهوش توسط اون دو مرد از سالن خارج شد کیتاگاوا هم باهاشون بیرون رفت ، الان دقیقا چه اتفاقی افتاد ؟ تهیونگ اینجا چی کار می کنه ؟

jin

تهیونگو براید استایل بلند کردم و به اتاقش توی عمارت بردم درسته که اینجا زندگی نمی کنه ولی رئیس اتاق سابق دخترشو به تهیونگ داده بود که هر وقت با یومی میان اینجا تو این اتاق استراحت کنن ، دیدن تهیونگ توی این وضع واقعا اعصابمو بهم میریخت اصلا نباید می زاشتم که به مراسم بیاد و جئونو ببینه ، تهیونگ منو ببخش که هیونگ خوبی برات نیستم همش به خاطر پیشنهاد لعنتی من بود که تو جئون لعنتی رو دوباره دیدی

هوسوک- دکترو خبر کردم تا ده دقیقه دیگه اینجاس

- خوبه ، کاش می تونستم یک مشت همونجا تو صورت جئون بکوبم ، تهیونگمون به خاطر اون مرد عوضی سال هاس که عذاب می کشه

💖 Alone 💖 kookv 💖Donde viven las historias. Descúbrelo ahora