بیهوش بود و وقتی چشماش رو باز کرد واقعا از ته وجود این رو حس کرد که شانسش داره تر میزنه به کل زندگیش.
روی یه صندلی تو یه اتاق کوچیکه نسبتا‌ً تمیز بسته شده بود و دلش می خواست به کل عالم و ادم فحش بده .
: چه عجب بیدار شدی
صدای یونگی رو شنید که با لحنه کسلی تو این هیر و ویری بهش تیکه مینداخت .
عصبی جوابش رو داد : محض اطلاعت خواب نبودم
: آره کپیده بودی
با یه قیافه پوکر شده ای گفت : واقعا درکت نمی کنم
: چون قدرت ادراک نداری
تهیونگ خواست جوابش رو بده که همون لحظه در باز شد و دو نفر با ماسک و کت های چرم وارد شدن
خب مثل اینکه بالاخره قراره یه کارایی کنن پس ته‌ته سعی کرد دست پیشو بگیره که پس نیوفته .
پاهای ته آزاده بودن واسه همین یه پاش رو روی یه پای دیگش انداخت و همینجور که لم میداد با حق به جانبی گفت : افتخار اشنایی با چه کسایی رو دارم ؟
همچنان سکوت ، البته که ظاهرا دزد‌های باهوش ما هنوز تازه کار بودن شایدم یکیشون این رو از سیخونک هایی که بهم واسه شروع صحبت میزدن معلوم بود
تا اینکه بالاخره یکیشون به صحبت کرد : اهم ، این به تو ربط نداره تو فعلا قراره اینجا باشی تا ...تا ...
مرد بلوند چرخی به چشم هاش داد و گفت : تا ما به خواستمون برسیم
: اره اره
ظاهرا طرف یه دختر بود چون صدای دخترونه ی داشت حالا که دقت می کرد اندامش هم دوخترونه بود . پوزخندی زد و گفت : اوه میشه نقشه هوشمندانتون رو با من هم در میون بزارید بالاخره کسی که اینجا اسیره منم
مرد مو بلوند همینجور که چسب نواری رو باز می کرد گفت : خیلی حرف میزنی
ته با نزدیک شدن مرد چشماش درشت شد : یا نزدیک من نمیای وگرنه جوری‌‌میزنم الیلتمپمایسسثقهنم
مرد با بستن دهن تهیونگ سری تکون داد و گفت : خوبه بهتره دیگه سر صدا نکنی وگرنه بادمجونتو با چاغو می برم
: تلطهفطهگطقعمقهبط
: خب حالا باید چیکار کنیم هوسوک اوپا
هوسوک با حرص گوش دخترک رو گرفت و گفت : پابو مگه بهت نگفتم منو با اسم صدا نکن ها
: آخ آخ غلط کردم اوپا ول کن درد میکنه
هوسوک اهی کشید و گوشش رو ول کرد : توام ادم بودی اون کاسانو الاغ فرستاد .
YOU ARE READING
I found a daddy just for myself ( kookv version )
Fanfictionتمام شده داستان راجب پسریه که قصد داره چیزی رو تجربه کنه که همه ازش حرف میزنن و اکثر انجامش دادن و حالا تو سن نوجوونی و کنجکاوی قراره اون هم طعمش رو بچشه طعم داشتن یه رابطه رو ولی توی این رابطه دنبال چی میگرده؟ کسی رو که برای اولین تجربش ا...
