24.killer

981 103 15
                                    

آنچه گذشت : جونگ کی مرد و هوسوک با فهمیدن اینکه نامجون کسی بود که دستور مرگ جونگکی رو داده بود برای انتقام آماده شد و تصمیم گرفت با آسیب زدن به تهیونگ نامجون رو بیاره بیرون تا خلاصش کنه اما توسط تهیونگ با چاقو زخمی شد و نقشش نا تموم موند

Deze afbeelding leeft onze inhoudsrichtlijnen niet na. Verwijder de afbeelding of upload een andere om verder te gaan met publiceren.

آنچه گذشت : جونگ کی مرد و هوسوک با فهمیدن اینکه نامجون کسی بود که دستور مرگ جونگکی رو داده بود برای انتقام آماده شد و تصمیم گرفت با آسیب زدن به تهیونگ نامجون رو بیاره بیرون تا خلاصش کنه اما توسط تهیونگ با چاقو زخمی شد و نقشش نا تموم موند

_________________________________________

تا حالا همچین حسی داشت ؟ حس فشرده شدن قلبش درحالی که انگار تو اقیانوس‌ درد دست و پا می زنه؟
اره ، البته .
از این حس ها خیلی وقت ها بهش دست داده بود اما این دفعه حس سقوط ، دویدن‌ و نرسیدن هم بهش اضافه شده بود .
حس کردن حتی یکی از اینها هم مضخرف بود چه برسه همه باهم یک جا
منتهی درک نمی کرد چرا باید همچین حسی داشته باشه .
قلبش می گفت چون اگه ندویی‌ یه چیز مهم رو از دست میدی و مغزش زمان بیشتری برای جواب دادن می خواست اخه مغزش‌ نمی تونست همه این صحنه ها رو باهم هندل کنه

صحنه تهیونگ خونی که یه‌ جسد کنارش بود ، گردن کبودش‌ ، چاقوی تو دستاش‌ .

این صحنه ها ..... زیادی غیر قابل درک بودن .

تنها چیزی که دوست داشت دورو بر اون پسر ببینه‌ خودش و بالشت های گندشون‌ بود درست مثل وقتایی که بغلش‌ می نشست و باهاش حرف می زد ‌.

و جونگ کوک به اون بغل ها نیاز داشت ، تهیونگ هم همینطور . پس کاری که بهش نیاز داشت و انجام داد و اون رو سفت بین بازوهای بزرگش کشید .

: هیششششش‌ هیچی نیست ، من اینجام باشه ؟ من اینجام .

همین برای تهیونگ کافی بود همین که بدونه تنها نیست .

جین و جیمین به سرعت وارد خونه شدن و به محض دیدن اون صحنه ها به دو جهت مختلف پیچیدن‌ .

جیمین به سمت تهیونگی که می لرزید و جین به سمت هوسوکی‌ که خون ریزی داشت ، با فهمیدن اینکه هنوز زندست اسم جونگ کوک رو فریاد زد تا به کمکش بیاد.

اما کوک از جاش جم نخورد ، یجورایی می ترسید به اون نگاه کنه

: لعنت بهت کوک زود باش‌ وگرنه می میره

داد کشیدن های جین هم ترسناک بود .

با تمام اعتمادی که به جیمین داشت تهیونگ رو تو بغلش ول کرد و به سمت جین دوید .

I found a daddy just for myself ( kookv version )Waar verhalen tot leven komen. Ontdek het nu