7

438 99 34
                                    

+ فاک یو

جونگکوک گردنشو ماساژ داد به ماشین روبروییش نگاه کرد که ناگهانی ترمز کرده بود باعث شده بود ماشین جونگکوک محکم بهش کوبیده شه

جونگکوک با اخم از ماشین پیاده شد سمت راننده رفت با عصبانیت در ماشین باز کرد بازوی پسر رو بیرون کشید

جوری دلش پر بود و عصبی بود که واقعا نیاز داشت به این بهونه هم شده مشتشو توی صورت مرد بکوبه

مشتشو بالا اورد ولی با دیدن چهره ترسیده پسر متعجب بهش چشم دوخت

+ جی..جیمین ؟

پسر خودشو عقب کشید دست جونگکوک پس زد

_ تو کی هستی؟ اسم منو...

بعد انگشت اشارش تهدید وارانه جلو اورد

_ ببین پسر اومدی از قصد کوبوندی به ماشینم ؟ به اون پسره سمج بگو فایده نداره هرچی بین ما بوده تموم شده

جونگکوک با شک زمزمه کرد : یونگی؟

جیمین چشماشو توی حدقه چرخوند غر زد : این کیه دیگه ؟ نخیر اون پسره سیریش

جونگکوک بازوشو گرفت یه نفس گفت : یونگی ، جیمین ، جین ، نامجون ؟

جیمین سرشو به نشونه تاسف تکون داد سعی کرد دستای پسر از دور بازوش جدا کنه

_ ولم کن ببینم به توچه اون کیه ، اسم فامیلی راه انداختی ؟ اصلا دوست پسر من به تو چه مربوطه؟

جونگکوک کمی جیمین رو توی رویاهاش با یه پسر به اسم یونگی دیده بود اما طبق گفته ی جولیا همشون با همون اسامی ...

با دیدن اینکه جیمین عقب گرد کرد محکم بازوشو چسبید

+ تو با من میای

جیمین دهنی براش کج کرد انگشت فاکش نشونش داد

جونگکوک چشماشو براش ریز کرد از زمین بلندش کرد روی شونه اش انداخت

جیمین دست و پا زد و با فریاد : ولممم کن تو‌دیگه چه خری هستی مگه که دستم بهت نرسه پسره فاکی

جونگکوک در ماشین جیمین قفل کرد جیمین رو توی ماشین خودش پرت کرد

جیمین سمت در ماشین هجوم برد که جونگکوک با پروندن ابروش به سمت بالا بهش پوزخندی زد ماشینشو روشن کرد

جیمین چند بار دیگه دستگیره در رو کشید با فهمیدن اینکه در ماشین قصد باز شدن نداره کلافه گفت : چرا منو دزدیدی؟

جونگکوک بهش اشاره ای کرد زیر لب گفت : تو الان کجات به زندونیا میخوره

بعد به خودش اشاره کرد : و من به دزدا میخورم؟

جیمین به صندلی ماشین تکیه داد با اخم به پنجره خیره شد

+ اسم دوست پسرت چیه؟

Mine2 |KookV|Where stories live. Discover now