✿ Little merman 19

5K 592 143
                                    

ساعت تقریبا 4 صبح بود و تهیونگ واقعا در توانش نمیدید که بتونه بیشتر از این بیدار بمونه

ولی اگه میخوابید قطعا جونگ کوک تلافی بدون اون خوابیدنو سرش درمیاورد

یه دستشو رو پیشونیش گذاشته بود و اون یکی دستشم زیر سر جونگکوک بود و بعد از تموم شدن هر جمله از طرف پری، سرشو به معنای متوجه شدنش تکون میداد

تقریبا موضوعاتی که جونگکوک داشت درموردشون حرف میزد تموم شده بودن که با نگاه کردن به ناخونای دستش که تقریبا لاک از روشون پاک شده بود هین بلندی کشید

شنیدن صدای ترسیده و بلند جونگکوک کافی بود تا تهیونگی که رفته رفته داشت خوابش میبرد ، دوباره با ترس از صدمه دیدن جونگکوک چشماشو باز کنه

با تمام سرعتی که توی خودش میدید روی تخت به سمت آباژور نیم خیز شد و بعد از روشن کردنش به سمت جونگکوک برگشت

همونجور خیره داشت نگاهش میکرد تا ببینه چرا چندین لحظست که با ناامیدی به ناخوناش خیره شده

"هی، جونگکوک خوبی؟! ببینمت
چیزیت که نشده؟! "

بعد از نزدیک شدن به جونگکوک و چک کردن صورت و دستاش نفس آسوده ای کشید و به تاج تخت تکیه داد

از خستگی داشت تلف میشد
چشماش میسوختن
خیلی زیاااااد....

جونگکوک با بی اهمیتی که تهیونگ نسبت به ناخوناش نشون داد با لبای آویزونش نزدیکش شد
و انگشتاشو نزدیک چشمای تهیونگ برد
انقدر نزدیک که اگر یکم دیگه جلوتر میبردشون مطمئنا چشمای خستشو کور میکرد

"هیییی نگا کن ببین پاک شدن
تو واسم زده بودیشون ببین حالا پاک شدددن "

آخر حرفشو با داد کوتاهی گفت و تهیونگ تازه متوجه شد که پسر کوچیکتر داره از چی حرف میزنه

اون پری شیطون
اون پری شیطون واقعا قصد داشت تهیونگو سکته بده؟!

بخاطر پاک شدن لاکاش انقدر واکنش نشون داد؟

حاضر بود فردا بره و واسش همه ی لاکایی که توی سئول بودنو بخره اما بتونه یکم بخوابه

"خدای من جونگکوک عزیزم اصلا مهم نیست
گوش کن، فردا میریم و واست کلی لاک میگیرم باشه؟ با کلی چیزای دیگه، هرچی که دلت بخواد
فقط بیا بخوابیم باشه عشقم؟ ببین چشمات اصلا باز نمیشه معلومه خوابت میاد
بیا...زود باش بخوابیم "

تا جونگکوک درحال گوش دادن به حرفاش و خیره به ناخوناش بود، تند تند برگشت و آباژورو خاموش کرد و بعد از بغل کردن جونگکوک دوباره پتو رو روشون کشید و بوسه ی محکمی روی موهای مخملی پری نشوند.

"هوومم، باشه "

بالاخره نگاهشو از ناخونای پاک شده از لاکش گرفت و سعی کرد بخوابه تا فردا وقتی رفتن بیرون کلی انرژی داشته باشه

Little MermanWhere stories live. Discover now