^PART TEN^

406 165 186
                                    

سال دوم راهنمایی- مدرسه گیونگی

+هیونگ! هیونگ صبر کن منم بیام.

کریس نگاهی به ساعتش انداخت و به پسری که با ظاهر آشفته به سمتش می‌دوید تشر زد:

-پس عجله کن بچه! تا ابد نمیتونم منتظرت بمونم.

پسرک به خاطر دویدن اون مسافت کوتاه، سینه‌اش به خس‌خس افتاده بود. با رسیدن به هیونگش دستش رو روی زانوهاش گذاشت و با یک بازدم عمیق هوای توی ریه‌اش رو بیرون داد.

+هیونگ! بهت گفتم امروز منم دنبالت میام. داشتی منو جا میذاشتی!

پسرک با دلخوری گفت. کریس در مقابل حالت بامزه‌ی صورتش طاقت نیاورد و با برداشتن کلاه کپ مشکی رنگش موهای بلند شده‌اش رو بهم ریخت.

-خیلی خب، حالا عجله کن تا جونمیون حساب جفتمون رو نرسیده.

+سوهو! باید دیگه سوهو صداش کنی!

کریس لگدی حواله‌ی بوت پسرک کرد:

-حالا که خودش نیست سوزن تو گیر کرده؟ من میخوام این مدلی صداش کنم!

پسرک خنده‌ای کرد و با لرزش جیبش به سرعت گوشیش رو بیرون کشید. کریس سری به نشونه‌ی تاسف تکون داد و ضربه‌ای پس سرش زد:

-آخه این دختره آدمه تو باهاش میگردی؟

چانیول با دلخوری اخم‌هاش رو توی هم کشید:

+هیونگ اینطوری نگو... مینجو خیلی هم دختر خوبیه! اون عاشق منه.

-اونطوری که تو واسش پول خرج میکنی، واسه من میکردی حتی کونمم بهت میدادم قلب که چیزی نیست.

گوش‌های چان با شنیدن این حرف به سرعت قرمز شد:

+من عاشقشم، در ضمن کون از قلب مهم‌تر نیست.

کریس شونه‌ای بالا انداخت:

-وقتی از شق درد رو به موت بودی این چیزا رو میفهمی.

+تو مگه سوهو هیونگ رو به خاطر کونش دوست داری؟

-نود درصد قضیه به خاطر همینه.

با جیغی که چان کشید سر چند نفری سمتشون چرخید:

+هیونـــــــــــــــــــــــگ!!

کریس روی نیمکتی که توی ایستگاه اتوبوس بود نشست و با نیم نگاهی ساعتش رو چک کرد:

-حالا نود درصد شوخی بود. اما این چیزا توی رابطه هست یول. تو باید بدونی چطوری از یه سری بخش‌ها استفاده کنی.

چان با لپ‌هایی که کمی قرمز شده بود گفت:

+هیونگ اون شبیه یه فرشته، پاک و سفیده. حس میکنم قلبم به اندازه‌ی مال اون قشنگ نیست.

-چان! هیچ چیز بی‌نقصی تو دنیا وجود نداره.

چان پاهاش رو توی هوا به آرومی تکون می‌داد. به ته خیابان نگاهی کرد تا شاید ردی از اتوبوس پیدا کنه.

Life Without PenisWhere stories live. Discover now