s2 ep8

570 62 10
                                    

جهان از پا افتاده بود
بهشت هم مقابل اتفاقی که داشت می افتاد سر خم کرده بود
درست؟
غلط؟
لوسیفر جهان را به جایی کشیده بود که دیگر درست و غلط معنایی نداشت

⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛

عطر گل های المپ تمام فضا رو پر کرده بود
یونگی کنار جوی آب نشسته بود و به ماهی های طلایی رنگ نگاه میکرد جیمین کنارش نشست و گفت: تنها نشستی

یونگی لبخندی زد و گفت: آره

جیمین نگاهی به جایی که یونگی بهش چشم‌ دوخته بود کرد ماهی های بازیگوش تو آب شنا می‌کردن و تن براقشون و بیشتر به رخ هم میکشیدن

جیمین به نیمرخ زیبای مرد نگاه کرد و گفت: دلت برای جهنم تنگ شده؟

یونگی تلخندی زد به قهوه ای چشمای جیمین نگاه کرد
داستان های زیادی تو چشمای زیباش پنهان بود که جیمین برای شنیدن مشتاق میکرد

یونگی با صدای آرومی گفت: من لوسیفر و تنها نمیذارم حتی اگه به یه موجود دیگه تبدیل بشم

⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫

هیدیس تو اتاق آتنا نشسته بود
اتاقی بزرگ که به لطف پنجره های بزرگش همه جاش روشن بود
تمام وسایلش از طلا بود
هیدیس دست برادر زاده مریضش و گرفت و با ناراحتی به چهره زردش خیره شد

از شب باردار شدن هیدیس دو هفته می‌گذشت و آتنا هنوز بیهوش بود
تب شدیدی داشت و مدام هذیون می‌گفت
و کاری از دست کسی برنمیومد

به شکمش نگاه کرد
هر چه زود تر باید آفرودیت و به دنیا می آورد وگرنه آتنا رو از دست میداد

با صدای باز شدن در اشکاش و پاک کرد
لوسیفر کنارش وایساد و از پشت بغلش کرد
هیدیس با بغض سنگینی که گلوش و گرفته بود گفت: نمیتونم .... نمیتونم اینجوری مریض ببینمش

لوسیفر سرش و بوسید و با لحن آرومش که هیدیس و قوی تر میکرد گفت: آروم باشم تهیونگم درستش میکنم

هیدیس سرش و پایین انداخت و گفت: نمیشه من نمی‌خوام آتنا رو از دست بدم باید آفرودیت و زود تر به دنیا بیاریم

لوسیفر که حدس تر شده بود گفت: یعنی با یه دارو زود تر بچه رو بزرگ کنیم

هیدیس سرش و تکون داد و گفت: این بچه پنج ماه دیگه به هوش میاد و من حتی مطمئن نیستم آتنا یه ماه و دووم بیاره

لوسیفر موهاش و نوازش کرد و گفت: درستش میکنم نگران نباش

هیدیس دستش و گرفت و گفت: به خودت آسیب نزن خواهش میکنم نمیتونم زخمی شدنت و دووم بیارم

لوسیفر هیدیس و بغل کرد و گفت: قول میدم چیزی نشه نگران نباش

لوسیفر رفت و گذاشت عطر تنش هم بره هیدیس به جای خالی لوسیفر نگاه میکرد
می ترسید از اتفاقی که قرار بود
از کاری که لوسیفر برای شادیش میکرد

Kookv Lucifer 666 [ Completed ]Where stories live. Discover now