s2 ep4

569 62 10
                                    

یوبین وارد تالار شد و گفت: به پناهگاه خوش اومدید

جونگ کوک که داشت پشت سر دختر می‌رفت دور و بر و نگاه کرد و گفت: از ته ین باز خیلی قشنگ تر شده

یوبین به زمین اشاره کرد و گفت: آره رنگش کردیم خیلی از طلسم ها رو هم نوشتیم

جونگ کوک رو به دختر گفت: لیسا و هواسا کجان؟؟؟

یوبین سرش و تکون داد و گفت: به زودی میرسن

تهیونگ که داشت با تعجب به دور و بر نگاه میکرد گفت: از کی اینجا رو دارید؟

جونگ کوک نگاهی به دوستاش که کم کم بهشون نزدیک میشدن کرد و گفت: خیلی وقته اما چند بار تو جنگ با بهشت خراب شد و دوباره بازسازیش کردیم

نامجون به نوشته رو ستون ها نگاه کرد و گفت: اینا چین

یوبین که دور وایساده بود گفت: اونا همه وردن هیچکدوم و بلند نخونید چون ورد های معمولی نیستن یکدومشون برای کشتن صد نفر در جا کافیه

جین نگاهش و رو سقف قرمز رنگ چرخوند و گفت: چرا اینقدر قرمزه ؟؟؟

یوبین لبخندی زد و گفت: ما اینجا رو با خون فرشته ها رنگ کردیم

جیمین بزاقش و قورت داد و گفت: اممم
جونگ کوک خندید و گفت: چجوری به ذهنت رسید این کار و بکنی

یوبین به ستون تکیه داد و گفت: بار آخری که به اینجا حمله کردن حدود صد نفر بودن ‌..... منم خیلی عصبانی بودم تو زندانی بودی به هیدیس هم نمیتونستم چیزی بگم هواسا و لیسا هم نبودن پس تله گذاشتم و تک تکشون و گرفتم و خون همشون و تو ظرفای بزرگ ریختم بعد که لیسا برگشت با اون خون ها اینجا رو رنگ کرد

جونگ کوک با اخم محوی گفت: جنازه ها چیشد

یوبین به تخت که پشتش یه اتاق بود اشاره کرد و گفت: تیرا همه رو خورد

جونگ کوک بازم خندید و گفت: با خودم میگفتم این بچه چرا اینقدر سیره غذا نمی‌خواد

یوبین با ذوق گفت: تو اتاقش خوابیده برم صداش کنم؟؟

جونگ کوک سرش و تکون داد و گفت: آره دلم براش تنگ شده

ته چشماش و چرخوند و گفت: بازم تیرا

جونگ کوک ابرو بالا انداخت و گفت: نگو بهش حسادت می‌کنی

ته دست به سینه شد و در حالی که دندون رو هم می سابید ساکت موند

یونگی که کنار جیمین بود رو به ته گفت: اممم نمی‌خوام دخالت کنم ولی تیرا چیزی برای حسادت نداره ها

ته پوزخندی زد و گفت: الان میبینی منظورم چیه

_ سرورم؟

دهن همه از دیدن تیرا باز مونده بود
ته با صدای آرومی گفت: متنفرم ازش
جونگ کوک به حرف ته خندید و گفت: خوشحالم میبینمت

Kookv Lucifer 666 [ Completed ]Où les histoires vivent. Découvrez maintenant