تاوان
تنبیه اشتباهات
شاید بد و غمگین باشد
ولی شاید رهایی باشد
لوسیفر باید تاوان پس میداد
شاید خوب بود
شاید بد
کسی نمی داند
تو جهنم وضع عجیبی حاکم بود
جهان در آستانه جنگ بزرگی بود
زئوس بزرگترین خدای کوه المپ با فرشته ای سقوط کرده در جنگ بود
به زودی پای دیگر خدایان.... بهشت و فرشتگان و زمین و مردمش به این نبرد باز میشد و هیچ کس نمیدونست سر اخر این جنگ به کجا ختم میشهشاید هیدیس وارد جنگ میشد
شاید فرشته ها میتونستن جلوی جنگ و بگیرن و یه احتمال دیگه هم وجود داشت که جهان.......
نابود بشه
هستی زیر قدم های محکم و بلند زئوس می لرزید
نفس های حرصی و بلندش راحت به گوش می رسید
لوسیفر چند متر اون طرف تر روی زمین افتاده بود داشت با صورت خونی نگاهش میکرد تمام بدنش درد میکرد و نمیتونست بشینه
چیزی زئوس منع میکرد که از تمام قدرتش برای لوسیفر استفاده کنه انگار کسی دستاش و بسته بود و مانعش میشدچند متر اون طرف تر لوسیفر بدون اینکه کوچکترین تلاشی بکنه دراز کشیده بود میدونست زئوس اینقدر بی عقل نیست که بکشتش بزرگترین نگرانیش هیدیس بود که حالا از اونجا رفته بود
خنکی عجیبی به مشامش خورد چشماش و باز کرد و باد سردی به سمتش وزید
پوسایدون نزدیک زئوس وایساده بود و داشت باهاش حرف میزد
چشمای آبی رنگ پوسایدون به لوسیفر بی جون افتاد
چیزی تو نگاهش بود که لوسیفر متوجهش نشد
اومدن پوسایدون فقط به معنی پایان این جنگ بود هیچ کس خواستار یه جنگ دیگه نبود
نه خدایان المپ نه بهشت نه جهنمپوسایدون با لحن آرومی که برادرش و بیشتر از این
عصبانی نکنه گفت:تنبیهش کن مجازاتش کن ولی شکنجه دادنش و تموم کنزئوس با خشم گفت:چرا باید این کار و بکنم؟
پوسایدون نگاهی به لوسیفر کرد و گفت:ارتش بهشت حرکت کرده به زودی میرسه و اگه......نور سفیدی همه جا رو گرفت
ترس عمیقی به جون همه افتادنور و کم کم تر شد
دور تا دورشون و فرشته گرفته بودن
لباس های بلند سفیدی داشتن و شمشیر های الماسیشون و از نیام بیرون کشیده بودن و به سمت زئوس و پوسایدون گرفته بودنمایکل جلو اومد
BINABASA MO ANG
Kookv Lucifer 666 [ Completed ]
Fanfictionلوسیفر 666 زوج:کوکوی ژانر:تخیلی ترسناک🔞اسمات دارک تهیونگ:من دوباره اونو پادشاه جهنم میکنم حتی اگه کل بهشت و به آتیش بکشم فصل اول تموم شد فصل دوم هم به زودی آپ میشه با اسم Lucifer