لبهاش رو به دندون گرفت، رها کرد؛ اما از جوییدن قسمت داخلیش دست برنداشت و همراه با استرسی که درحال مچاله کردن معدهاش بود پاش روی زمین ضرب گرفت.
دست جین به نرمی، اما به اندازهی کافی عمیق و محکم روی پاش نشست و با نگاهی که از کنار به چشمهای آشفتهی تهیونگ انداخت اون تیلهها رو به نفع خودش بالا کشوند:" نگرانش نباش باشه؟"
امروز سومین روز از دادگاههای ناموفقی که تهیونگ گوشه سالن مینشست و تا انتها صبرمیکرد؛ ولی هربارهیچ چیز جز نتیجه نامعلوم قاضی و نگاه خونسرد جونگکوک که با نیشخند محوی از جایگاهش به سلول داخل زندان برمیگشت دریافت نمیکرد بود.
این روند هرلحظه عصبی ترش میکرد و درخواست جین برای نگران نبودن مثل انداختن کبریت شعلهور داخل بشکهی بنزین میموند.
جین هم میدونست امروز با دفعات قبل متفاوته، امروز تهیونگ به جایگاه شهادت میرفت و چیز متفاوتتری از قتل پلیس و باقی کارهای جونگکوک برای به زبان آوردن داشت.
تهیونگ سمت جین برگشت، با حرکت تند و هیستیریک سرش تایید کرد و درحالی که انگشتهای مچاله شدهاش رو بیشتر به هم میفشرد به چشمهای مرد خیره شد تا دروازده جدیدی برای تخلیه ذهن شلوغش پیدا کنه.
رشتهی نگاهش با ورود عضو اصلی دادگاه، یعنی مجرم یا همون جونگکوک شکافته شد و جریان جدید و زیادی از ترس رو درونش راه داد.
میتونست قسم بخوره جونگکوک نسبت به دو دفعهی پیش به اندازه چندین سال تغییر کرده بود و لباسهای نارنجی رنگش ظاهری چرک مرد گرفته بود.
با وجود زنجیر متصلی که از دور گلوش شروع شده بود، به دستهاش مرکزیت پیدا کرده بود و با مچ پاهاش تموم شده بود قدمهای کشدار و پرصدا اما محکمی برمیداشت.
دستهاش با زخم پوشیده شده بود و تتوی جدیدش روی قسمت مچش به چشم میخورد، مثل همیشه بدون اینکه نگاهش از مسیرِ مقابلش خارج بشه سرجایگاهش رفت و روی صندلی نشست.
بدنش رو روی صندلی جلو داد و صدای ناهنجاری ایجاد کرد، دستش رو جلو برد و از زیر میز مقابلش آدامسی که دفعه قبل جا گذاشته بود رو داخل دهنش برگردوند.
مثل روزهای قبل نگاه کردن به سقف و شمردن لوازم امنیتی دادگاه رو به آدمای اطراف و حتی گوش دادن به وکیلِ زوریش ترجیح داد و مشغول بازی با دستبد فلزیِ دور مچش شد تا زمانی که قاضی وارد دادگاه شد و همه به احترام بلند شدند.
بعد از اون به رسم دادگاه جمع بندی خلاصهای از دو دفعه جلسه قبلی دادگاه اعلام شد:" جئون جونگکوک متهم به چندین فقرهی نامعلوم قتل بدون اثبات و مدرک قانونی و یک فقره قتل، که مقتول جزو ماموران دولت بوده است پرداختیم که پروندهی مقتول با تبرئهی مجرم پرونده به دلیل چک کردن دوربینهای امنیتی و شواهد مبنی براقدامات جناب جئون جونگکوک به عنوان دفاع از خود ختم جلسه شد و موضوع این جلسه دادگاه مربوط به شاکی دیگری است که به جایگاه میخوانیم و شهادتش رو میشنویم."
YOU ARE READING
𝖮𝗋𝖼𝖺 {اُرکا} 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘷
أدب الهواةاولش به همین خشونت خالصی که نشونش میدادی علاقه مند شدم. تو برای عاشق موندن زیادی خشن بودی نهنگِ قاتل من؛ اما حتی اگه در آخر تیکه های پاره ای از گوشت و پوستم باقی بمونه، اون ها هم متعلق به توعه! ( مناسب برای ذهنهای سادیسمی) ⊹₊ 𝖳𝗀 𝖼𝗁𝖺𝗇𝗇𝖾𝗅: @...