part.9️⃣.

96 41 19
                                    

پشت سر اجوما با چمدون سنگینی که با خودش آورده بود از پله‌ها پایین می‌رفت
اون اصلا دوست نداشت لباس کسیو بپوشه و خونه هم نمی‌تونست بره و از دیدن هزار جور پلیس و جاسوس اطراف خودش متنفر بود
پس همراه یونی کلی لباس خریده بود چون تصور میکرد مدت طولانی‌ای رو قراره اینجا بمونه
البته اگر سهون قبل از رفتنش با کارای یهوییش سکته‌اش نمیداد
با رسیدن به اتاق لحظه‌ای دهنش واموند و تازه فهمید شاهزاده بهش یه اتاق خدمتکار داده
آجوما با مهربونی راهیش کرد به داخل و قبل از بیرون رفتن گفت

-چیزی لازم داشتی بهم بگو پسرم

سوهو با جمع کردن خودش، چمدونشو گذاشت روی زمین و تعظیم کوتاهی کرد

+چشم آجوما.. ممنون

اجوما همراه با لبخند سری تکون داد و از اتاق بیرون رفت و سوهو فرصت کرد اتاقو کامل انالیز کنه
از حموم خونه خودشم کوچیکتر بود
یه تخت کنار پنجره نقلی و یه کمد دقیقا کنار تخت داشت
با حرص پاشو به تخت کوبید و گفت

+ایییش.. چی‌میشد بزاری برم همون اتاق قبلیم.. شاهزاده عوضیه...

-اهم اهم

با صدای سرفه مصلحتی پشت سرش با ترس چرخید که با یون‌سو رو‌به‌رو شد
خجالت‌زده کمی عقب رفتو لحن شرمنده‌اش رو به نمایش گذاشت

+اممم.. چیزه من.. منظور بدی نداشتم

یون‌سو لبخند خیره کننده‌ای زد و سمتش قدم برداشت و با ملایمت شونه‌اشو نوازش کرد

-مهم نیست.. خیلی خوشحالم که اینجا میبینمت دکتر کیم.. اگر اتاقت راحت نیست می‌خوای بریم اتاق قبلی؟!

سوهو دستشو تو هوا تکون داد و گفت

+نه نه خوبه.. نمی‌خوام

-پس بریم خونه‌ارو خوب نشونت بدم.. اینطور که معلومه چند وقتی مهمونمونی
__________________________________

با اقتدار توی راهروی کاخ ابی قدم میزد و با خم کردن کوتاه سرش به کسایی که بهش تعظیم میکردن جواب میداد
به اتاق رئیس جمهور که رسید نفس عمیقی کشید.. میدونست قراره پدرش چی‌بهش بگه
قطعا موضوع در رابطه با پرونده‌ای بود که خوده سوهو تکذیبش کرده بود
در رو باز کرد و وارد شد و البته که از دیدن عمه‌اش تعجب نکرد.. اون همیشه باید توی کارای اونا دخالت می‌کرد وگرنه روزش شب نمیشد
درو بست و مقابلشون تعظیم کوتاهی کرد

+عصر بخیر پدر .. عصر بخیر عمه

پدر: عصر توهم بخیر پسرم.. بیا بشین

طبق معمول پدرش پشت میز سلطنتیش نشسته بود و عمه‌هم روی مبل که سهون مجبورا روبه‌روی عمه‌اش نشست

پدر: احتمالا حدس زدی چرا بهت گفتم بیای سهون.. می‌خوام موبه‌مو درمورد اون پرونده‌ای که کیم‌سوهو و رانگ یونی برات درست کردن بهم بگی

kill my devil(شیطان درونمو بکش)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora