چهل و هفتمین چیزی که دربارت ازش متنفرم، لجبازی.
تو هنوزهم اون ژاکت و کفشهارو میپوشی.
من بارها بهت گفتم که اون ژاکت سبز و کفشهارو کنار بذاری
و تو به هیچکدوم گوش نکردی. حالا هم همینطوره؟
این فقط برای مقابله با منه مگه نه؟ واقعا نمیفهممت.
حداقلش اینه که بهم نمیچسبی. همین فعلا کافیه.
این اواخر حتی چیزهایی دربارهی حاملگیت میشنیدم.
دوست داری بچه منو تو شکمت داشته باشی پارک جیمین؟
تو یه پسری، مطمئنا میخوای بقیه هم اینطور فکر کنن.
پس کمتر بهم بچسب و کاری نکن مثل پارتنرت به نظر بیام.
درد تو مایه سرخوشی منه.
~~~~~~~•~~~~~~~
تهیونگ گیج شده بود. نمیفهمید دوستهاش چه مرگشون شده. یکیشون روبروش نشسته بود و همونطور که لبخند میزد شکمش رو دست میکشید و دیگری مثل تمام روزهای قبل به اون دزد پیراشکی خیره شده بود.
نمیفهمید مشکل اون دوتا چیه. اون کسی بود که توی رابطه بود و باید مثل عاشقهای شیدا لبخند میزد، اما درحالی اونجا نشسته بود که روز قبل با تمام توانش به پای دوست پسرش لگد زده بود و با عوضی خطاب کردنش از کنارش رد شده بود. حالا هم سوکجین به سلف نیومده و ظاهرا ناهار رو رد کرده بود.
فقط چون اون کتابدار قبول نکرده بود پروژهی هنر معاصرش رو انجام بده و این درحالی بود که تهیونگ با چشمهای خودش دیده بود برای اون بسکتبالیست عوضی چندین پروژه رو توی کمترین زمان اماده کرده بود.
مشکل کیم سوکجین چی بود؟! تهیونگ دوست پسر لعنتی اون بود اما اون کتابدار عوضی حتی کاری که برای اون بسکتبالیست انجام میداد رو هم برای اون انجام نمیداد. این مزخرف بود.
+اوه خدایا...چرا من باید یه پسر باشم؟
دنسر با تن صدای آرومی زمزمه کرد و تهیونگ اون رو به راحتی شنید. جونگکوک هم همینطور.
-واقعا جیمینا...اگه تو دختر بودی باهات به جین هیونگ خیانت میکردم.
+ولی تو همین الانشم گیای هیونگ.گرافیست بدون گرفتن نگاهش از اون میز نزدیک به در خروجی یادآوری کرد و سوداش رو بالا اورد تا دهان خشکش رو پر کنه. تهیونگ اخم کمرنگی کرد و چشمهاش رو توی حدقه چرخوند. نمیتونستن فقط بزارن حرصش رو با حرفهای مزخرف خالی کنه؟
-بهرحال...چرا میخوای یه دختر باشی؟
+در اون صورت میتونستم واقعا بچهی اون رو حامله بشم.
YOU ARE READING
Your Pain Is My Joy
Short Story"متوقف شده❌" +اگه دیگه هیچکدوم از نامههات رو نخونم از سرم میپری؟ -اگه ببوسمت خفه میشی؟ Couple:Yoonmin, Nαmhopekook (ft. Jack), Jintae Genres:Schoollife, slice of life, romαnce, smut Up time: - خلاصه: یه نفر روی پارک جیمین شرط بست و باخت و از اون به...