Part15

403 107 45
                                    

سرش رو روی شونه امگا گذاشت و رایحه خواستنیش رو نفس کشید

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


سرش رو روی شونه امگا گذاشت و رایحه خواستنیش رو نفس کشید. لبخند کمرنگی زد. شک داشت درست حس کرده یا نه پس عمیق تر بو کشید و با تشخیص فرمون تلخ خودش، بوسه‌ خیسی به مارک امگاش زد.

با لرزیدن چانیول بین بازوهاش، تن تبدارش رو محکم‌تر در آغوش کشید و فرومون آرامش‌بخشش رو آزاد کرد.

همون علائمی رو داشت که دکتر پیش‌بینی کرده بود. به هر حال پذیرش پیوند برای جسم نوجوونش قرار نبود راحت باشه. کریس با دلسوزی به چشم‌های بسته جفتش خیره شد. نمی‌دونست به چه علتی چانیول دچار بلوغ زودرس شده. دکتر هم به جز صحبت درباره مدرسه امگاها، هیچ اشاره دیگه‌ای به این موضوع نکرده بود. یه چیزی این وسط طبیعی نبود. با این حال قصد نداشت به نگرانی گرگش اعتنایی بکنه. حداقل نه فعلا که داشت از خستگی میمرد.

خمیازه ای کشید و از پنجره نیم‌نگاهی به بیرون انداخت. هوا داشت روشن میشد و نتونسته بود حتی برای یه لحظه چشم روی هم بذاره. میترسید وقتی خوابه، اتفاقی برای جفتش بیفته. چرا اهمیت میداد؟! عاشقش شده بود؟!

موهای لطیف امگا رو از صورتش کنار زد.

/چانیولا ...

ضربان قلبش بالا رفته بود ولی هنوز مطمئن نبود.

/صبر میکنی تا عاشقت بشم؟!

پیشونی چانیول رو بوسید و بدون اینکه سرش رو عقب بکشه، چشم‌هاش رو بست.

***

با باز شدن در کلاس هول شده کتابش رو جمع کرد اما وقتی فردی که وارد شده بود رو دید، اضطرابش تبدیل به خشم و کینه شد.

تاعو بی‌توجه به نگاه پر از نفرت بکهیون، راهش رو به سمت میز دیگه‌ای کج کرد.

% اوه سهون!

وقتی هیچ واکنشی دریافت نکرد دوباره و بلندتر صدا زد.

% اوه سهون!

< چیه چخبرته؟!

سرش رو از روی میز بلند کرد و با بدخلقی به تاعو که مزاحم خوابش شده بود، خیره شد.

% درست جواب بده! دیروز چرا سر کلاس بسکتبال نیومدی؟

< برو از کاپیتانتون بپرس!

⛓جـدا نــشـدنــی⛓Where stories live. Discover now