مهمونی

2K 121 27
                                    

همین که خسته بود بهونه ی خوبی بود برای اینکه نره شرکت .
پس موند خونه و تصمیم گرفت ، خبرهارو تلفنی از یونگی بپرسه
در اتاقشو باز کرد و از اتاق زد بیرون
اولین کسی که تو حال پذیرایی دید هه را بود
موهاشو داد بالا و وقتی به حال رسید ناخواسته چیزی از دهنش پرید

جونگکوک : سلام

هه را برای لحظه ای با تعجب سرشو گرفت بالا جوابشو داد

هه را : سلام

جونگکوک قبل از اینکه وارد آشپز خونه بشه گوشیشو از تو شارژ کند و با خودش برد
تمام مدت زیر نظر هه را بود
وارد آشپز خونه که شد یه راس سمت یخچال رفت و درشو باز کرد
یه سیب برداشتو با لبه ی تیشرتش پاکش کرد
بعد هم به حال پذیرایی رفت تا تلوزیون ببینه
رو مبل نشست و تلوزیون رو روشن کرد
کانالارو بالا پایین کرد اما خبری نبود
هه را سرشو از تو مجله ای که جیون بهش داده بود در آورد .
خیلی بی مقدمه رو به جئون گفت

هه را : میشه گوشیمو بدی ؟؟

جئون چشم هاشو نازک کردو طوری که انگار داره ازش باز جویی میکنه با دهن پر گفت

جئون : میخوایش چی کار ؟

هه را : میخوام بگیرمش برای قشنگی ... خب میخوام زنگ بزنم دیگه

جئون : به کی ؟

هه را هوف کلافه ای کشید و گفت

هه را : بیخیال فراموشش کن

جئون شونه ای بالا انداخت و بی توجه سرشو کرد تو تلوزیون
چند دیقه ای نگذشته بود که هه را گفت

هه را : میخوام در مورد چیزی صحبت کنم ...

جونگکوک فقط گوش هاشو تیز تا حرفای دختر پر حرفو گوش کنه
اما هه را از جاش بلند شدو رفت رو مبلی که جئون نشسته بود

هه را : دیشب ، وقتی از شرکت بیرون رفتی چند ساعت بع...

حرفشو کامل نکرده بود که جئون وسط حرفش پرید و گفت

جونگکوک : فک نمیکنی یکم دیر برای گفتن حرفات اقدام کردی ؟؟

هه را آهی کشیدو گفت

هه را : میخواستم توضیح بدم اما تو اونقدر عصبی بودی که بهم امون ندادی ...

هه را : الانم میخوام کل حرف هامو بشنویو بعد قضاوتم کنی .

دختر نفس عمیق کشیدو به حرف هاش ادامه داد

دختر : دیشب که از شرکت خارج شدی ، چند سلعت بعدش مینا اومد طبقه ی هفتم خواست وارد دفترت بشه ... من بهش گفتم که تو الان نیستی ولی اون گفت میخواد گزارش های این هفتشو تحویل بده ، با این حال گذاشتم بره تو . که میدونم اینجا اشتباه از من بود ! منم برگشتم سر کار خودم ، بعد ده دیقه دیدم از دفترت اومد بیرون .

seal of ownership |  jungkook ✔️Where stories live. Discover now