خواب شیرین

1.9K 126 56
                                    

ساعت چهارو نیم ، پنج بود که وارد اتاق دختر شد
به هه را نگاه کرد ، صدای منظم بودن نفس کشیدنش نشون از خواب بودنش میداد ...
چشم هاشو مالید و جوری که انگار تازه مادرشو پیدا کرده بود رفت سمت تخت رو تخت خیز برداشت.
جفت شد به هه را و دراز کشید
موهای دختر رو بو کشید و پتو رو کشید رو خودشون رونشو گذاشت رو پای دختر و خمیازه ای کشید
چشم هاشو بست ، این حالت خوابو بیداریش بود که بهش اجازه میداد همچین کاری کنه
کلا موقعه هایی با هه را نرم میشد که هوشیار نبود ...
هه را با نفس هایی که گردنش رو میسوزوند ، با اخم چشم هاشو باز کرد
با وجود دست های ورزیده ی جئون دور کمر خودش برای لحظه ای تعجب کردو خواست از رو تخت بلند شه اما این صدای جئون بود که متوفقش میکرد

جئون : با موهام ور برو ...

این دفعه لحن مرد دستوری نبود ، عین درخواست مظلومانه بود
حالا احساس میکرد یه پسر بچه کوچولو بغلش کرده‌
لبخند مسخرش که نمیدونست از کی رو لبش نشسته بودو کنار زد و دستشو بین موهای مرد فرو کرد
چشم های خودشو هم بست و نفس کشید
این بوی جونگکوک بود ، بوی موهاش ، بوی تنش ، بوی لباسش ، قطعا برای هه را دلنشین بود
این دل هه را پیچو تاب میداد وقتی انقدر راحت میتونست با موهای نرمو لخت مرد ور بره
بدون هیچ ترسی ! بدون هیچ استرسی !
هر چی که می گذشت متوجه میشد که بیشتر به جونگکوک وابسته میشه و دل میبنده .

تو همین فکر ها بود که دختر هم کم کم در کنار جونگکوک خوابش برد .
......

با صدای ترق تروق ظرف شستن جیون بیدار شد
دلش میخواست به زن انقدر فحش بده تا بلاخره دست از اون کار لعنتیش برداره
البته جیون بیچاره حق داشت ، اگر ظرف هارو نمیشست خونرو بوی گند ظرف نشسته ، بر میداشت
دیگه سر درد گرفت
موهای هه را که حالا رفته بود تو صورتش ، رو کنار زد
کمی رو صورتش خیره موند بعد به جلو رفتو دماغشو به لپ نرم هه را زد
بو کشیدو ناخواسته لبخندی رو لبش نقش بست
میخواست تظاهر کنه که هنوز تو حالت خوابو بیداریه و یکم بیشتر پیش دختر بمونه
تا اینکه دختر از حالت کنونی خسته میشه به جونگکوک پشت میکنه

با صدای ترق تروق ظرف شستن جیون بیدار شد دلش میخواست به زن انقدر فحش بده تا بلاخره دست از اون کار لعنتیش برداره البته جیون بیچاره حق داشت ، اگر ظرف هارو نمیشست خونرو بوی گند ظرف نشسته ، بر میداشت دیگه سر درد گرفت موهای هه را که حالا رفته بود تو صور...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(جونگکوک تیشرت تنشه هااا )
وقتی دختر بهش پشت کرد جونگکوک بازم اونو تا چند ثانیه ای بغل کرد
بعد با یاد آوریه اینکه باید با جیمین حرف میزد یهو از جاش پرید .
سریعا اتاقو ترک کردو وارد اتاق خودش شد
گوشیشو که چک کرد دید دوتا تماس از دست رفته از سمت یونگی و یک تماس از دست رفته از جیمین داشته
مگه ساعت چند بود ؟
ساعت تازه ۹ و ده دیقه ی صبح رو نشون میداد
پوفی کشید و شماره ی جیمین رو برداشت
بلافاصله جیمین جواب

seal of ownership |  jungkook ✔️Where stories live. Discover now