شوگا : ایده ی قشنگی نبود
جونگکوک : نظرت برام اصا مهم نیس مستر مین
شوگا : رفتین کنار دریا تا فقط از صدای گوش خراش آب و آفتابی که چش آدمو کور میکنه لذت ببرین ؟ این ته دیوانگیه
دختر تقریبا با یکم فاصله سمت چپ جونگکوک رو صندلی دور میز غذا خوری برای صبحونه نشسته بود و مربا رو روی نون تست میمالید
هه را : از یه دید دیگه بهش نگاه کن خب ! انقدریم که توصیف کردید داغون نبود
بعد هم اضافیه مربا رو به داخل دهنش برد قاشق تمیز بیرون آورد
جونگکوک دستشو رو رون دختر گذاشت و تاییدش کرد
جونگکوک : فقط من موندم تو کی قراره دست از تخریب کردن برداری !
شوگا : هیچ وقت !
جونگکوک : به غیر از اینا هممون دوباره برمیگردیم سر کارو شرکت ! حتی تو هه را ! و یه ماموریت کاملا متفاوتو جدید
هه را همون طور که با تک تک سلول های صورتش در حال جویدن مربای توت فرنگی بود برای لحظه ای به صرفه افتاد
هه را : ماموریت ؟
آه غمناکی کشید
چی باعث شده بود که فکر کنه جونگکوک به خاطر رابطتشونم که شده کلا بیخیال شغل هه را میشه و از سر دلسوزی اونو معاف میکنه ؟
تو دلش فحشی نصار خودش و جونگکوک کرد و فقط به تکون داد سرش اکتفا کردشوگا : من تا بعد از ظهر مهمونتونم ! ولی بعدش هزار کار ریخته سرم که باید انجام بدم ...
جونگکوک : امروز برو شرکت و میخوام خبرای خوبی از دهنت بشنوم
شوگا : باشه اما همین الان در حضور هه را باید در مورد چیزی صحبت کنم
جونگکوک با اخم خفیف بین ابرو هاش به شوگا نگاه کرد و با زبونش دنبال تیکه های غذا روی دندون هاش گشت
جونگکوک : خب بگو
شوگا : هه را ! من بعد از اینکه از شرکت برگشتی واقعا در مورد پارک جیمین جدیدا پرس و جو کردم و فهمیدم یه چیزایی در موردش داره مشکوک میزنه !
جونگکوک با اینکه فهمیده بود هه را کار خودشو کرده و از خونه زده بیرون اما بی توجه به اون قسمت به بخش مهم ترش که الان ارزش بیشتری برای بحث و صحبت کردن داشت فکر کرد
جونگکوک : فکر کردم این منم که یکم زیادی دارم بهش حساس میشم ! چه اتفاقی داره میوفته ؟
شوگا : اون یه نقشه هایی تو سرش داره که فعلا نمی تونم حدس بزنم ! اما باید بگم اینکه باعث شده از این کاراش یه چیزایی بو ببریم هم کار خودشه ، اون باهوش تر این حرفاست اگر مخفی کاری هاش دزر پیدا کرده خودش اینو خواسته . متوجه اید ؟
YOU ARE READING
seal of ownership | jungkook ✔️
Fanfiction" پایان یافته" اون فقط یه دختر ساده بود که برای استخدام توی شرکتی به نام J.k ، درخواست داده بود غافل از اینکه اتفاقات دارکی درونش به وجود میادو افراد سردو ترسناکی داره که باعث میشه هر کسی مو به تنش سیخ شه همش تقصیر خودش بود که با پای خودش رفت تو ت...