10

200 28 16
                                    


تمرینش توی باشگاه تموم شده بود و داشت با یشینگ خداحافظی میکرد، طبق عادت گوشی رو چک کرد که مبادا تماسی داشته باشه‌. این عادت توی هفته ی گذشته براش به وجود اومده بود، درست روز بعد از مصاحبه!

انتظار کشیدن برای نتیجه ی مصاحبه کلافه ش کرده بود چرا که این شغل علاوه بر حقوق و مزایای خوبش یه مزیت خیلی بزرگتر برای جمین‌ داشت اونم نزدیک بودن به جنو بود!
برای همین براش مهم بود که توی اینکار قبول بشه. درواقع نهایت تلاشش رو کرده بود و نتیجه رو به دست سرنوشت سپرده بود.

با اینکه عصر بود و خورشید داشت پشت ساختمونا قایم میشد باز هم هوا گرم بود. جمین از باشگاه خارج شد و توی‌ پیاده رو سمت آپارتمانش در حرکت بود که چند بوق پشت سر هم توجهش رو جلب کرد‌. سرش رو چرخوند و جنو رو سوار تسلای نقره ای رنگ دید، چشماش گرد شد و جلو رفت:

_جنو!

+ عصر بخیر جمین، حالت چطوره؟

جمین به در ماشین تکیه داد و با لبخند به جنویی که توی تیشرت اورسایز به نظرش از همیشه زیباتر شده بود چشم دوخت:

_خوبم‌ و تو چی؟

جنو سر تکون داد و نفس عمیقی کشید:

+راستش بعد از خبری که شنیدم کمی کلافه م.

با شنیدن اسم خبر شاخکای جمین حساس شدن:

_ خبر؟ چه خبری؟

جنو از جواب دادن طفره می‌رفت، چند بار نفس عمیق کشید و در آخر نگاهش رو به جمین دوخت:

+ببین جمینا، فرصت شغلی برای آدم زیاده و رد شدن توی یکیش به معنی تموم شدن همه چیز نیست مخصوصا که تو...

جمین حرف جنو رو قطع کرد، چشماش کمی سیاهی رفت و زمزمه کرد:

_رد شدم...؟

سرش رو پایین انداخت تا چشمای ناامیدش  پشت چتری های قهوه ای قایم شن. دلش میخواست حالا که بعد از مدتها دوباره جنو‌ رو دیده بهش نزدیک و نزدیکتر بشه اما ظاهراً اونقدر خوب نبوده که همکارش بشه.

نمیدونست چطور می‌تونه اندوه زیادش رو جلوی جنو‌ کاور کنه و درحال کلنجار رفتن با خودش بود که گرمایی رو دور دستش حس‌ کرد:

+جمینا...

جمین بله ی آرومی گفت، فشار دست جنو‌ بیشتر شد و زمزمه کرد:

+سر به سرت گذاشتم، تو مصاحبه رو‌ قبول شدی!

جمین چند ثانیه در بهت مکث کرد، سرش رو بالا آورد و کیفش رو سمت جنو‌ پرت کرد:

_ گووووساااااله!

صدای خنده های بلند جنو‌ توی ماشین پیچید و چشماش به شکل دوتا هلال خوشگل دراومدن‌. جمین چند ثانیه ای کل خشمش رو‌ فراموش کرد و محو منظره ی مقابل شد.
دلش میخواست ذره ذره ی اون صورت درخشان رو بوسه بارون کنه.

𝐁𝐥𝐚𝐜𝐤 • 𝐉𝐨𝐡𝐧𝐭𝐞𝐧Where stories live. Discover now