⚽16

231 47 22
                                    

{Polaroid by Liam Payne 🎵}

ز: چته لویی؟ حرف بزن!

لویی عصبی حرکت ریتمیک پاش رو متوقف کرد و چشم غره‌ای به زین که برای بار سوم اون حرف رو به زبون میاورد، رفت.

-هیچ مرگیم نیست... میکشی بیرون؟

ز: اینو به یکی بگو که نشناستت نه منی که تعداد پوشک کثیف کردنای روزانه‌ات تو بچگیتو یادمه.

لویی کلافه دستش رو تو موهاش فرو برد و اونا رو کمی کشید. دوباره و برای بار هزارم تو اون شب نگاهش به گوشه‌ی بار کشیده شد و تصویر نحس اون روزش رو تماشا کرد. مثل چندبار اخیر با دیدن اون وضعیت عصبی تر شد و اینبار به جون لبهاش افتاد.

ز: لویی؟

لوبی که زین رو وسیله‌ی خوبی برای تخلیه‌ی خشمش میدید عصبی بهش توپید.

-چته؟ دردت چیه؟

زین نیخشندی زد و گفت

-من که هیچیم نبست ولی درد تو فکر کنم لیامه!

لویی به سرعت اخمی کرد و تند تند بدون نگاه کردن به زین گفت

-کی همچین زری زده؟ من چیکار دوست دخترش دارم؟

ز: منم نگفتم باهاش کاری داری... اما انگار داری!

-خفه شو زین.

ز: لیام کلافه‌ات کرده با بودن کنار دوست دخترش؟

لویی به سرعت اصلاح کرد.

-دوست دخترش نیست.

پوزخندی که روی لب زین بود و با پیشرفت مکالمه پررنگ تر میشد به شدت رو مخ لویی بود.

ز: اوهوم ولی چه فرقی میکنه؟

-معلوم هست چی میگی؟ خیلی فرق میکنه!!

ز: یعنی چون دوست دخترش نیست اخلاقت تخمی شده؟

-زین ببند دهنتو دو دقیقه.

ز: ببینم نکنه به دختره حسودی میکنی که اینجوری تو بغل لیام لم داده؟

لویی چشماشو گرد کرد و با تعجب گفت

-حسودی؟ خل شدی؟ من فقط واسه لیام ناراحتم. نمیبینی معذبه؟ این رو اعصابه که با کسی که قرار نمیذاری مجبور به انجام این نمایش باشی!

ز: باشه ولی داری حسودی میکنی...مثل سگ!

-خفه شو... چه مرگته تو امروز؟

ز: دارم تلاش میکنم ببخشمت

-منو ببخشی؟ چیکار کردم مگه؟

زین بیخیال شونه بالا انداخت و گفت

ز: فقط این دلیل که عاشق لیام شده باشی میتونه اینکه اونو به من ترجیح دادی و شب تولدت منو با کمال وقاحت کاشتی و پیچوندی توجیه کنه برای همین دارم تلاش میکنم احساساتتو برانگیخته کنم تا نکشمت!

OFFSIDE {lilo} {Completed}Donde viven las historias. Descúbrelo ahora