طولانی ترین پارت داستان تا به امروز ! دو پارت ادغام شده و به این زودی تموم نمیشه ! برای رسیدن به جواب نیمی از سوالاتتون در ارامش و سکوت و بادقت بخونید ♡ 7877
کلمه تقدیم به شما !
.
.
اگر بوسیدن او عبادت بود ، از من به عنوان شکرگذار ترین فرد بر روی زمین یاد میشد ...
.
.
فلش بک » یک روز قبل از مراسم
£پیداش کردی ؟
#اه... امممم... قربان... راستش چیزهای زیادی درموردش نوشته نشده !
یقه ی پسر کوچکتر رو درون دستهاش فشررد و سرش رو به طرف پسر احمق سمت راستش چرخوند
£شروع کن
با استرس اب دهانش رو قورت داد
# عامم .. قربان در طی داستان دارک گادز به اولین فرزند مرلین اشاره میشه که به دلایلی از سرزمین خدایان تبعید شده است.
دستهاش رو از گردن پسر جدا و با چشمهایی کنجکاو به پسر نگاه کرد!
# اون قدرت استفاده از روشنایی خورشید رو از پدرش به ارث برده بود، اما به عنوان خدای جنگ، برای نبرد ترجیح میداد از سلاحهایی واقعی مثل نیزهی قدرتمندش که از صاعقه قدرت میگرفت یا شمشیر مخصوصش که از نور خورشید ساخته شده بود، استفاده کند.
او به دلیلی که به عنوان "حماقت" به آن اشاره میشود از شهر خدایان تبعید شده و جایگاهش به عنوان خدا از او گرفته شده است. از او بیشتر به عنوان پادشاه بینام (Nameless King) یاد میشود که به نظر میرسه همون پسر تبعید شده باشد.
مرد نیشخندی زد و روی مبل چرمیش نشست
# در داستان از او با نام خدای جنگ و وارث روشنایی خورشید و اسمانها یاد میکنند و با توجه به داستان این پادشاه بینام، گویا او تمام قلمروی خود رو قربانی کرده تا با اژدهایان همدست شود (شاید این همان حماقتی است که در داستان دلیل تبعید پسر بیان میشود).
£ هاه .. گفتی که اون وارث خورشیده؟ جالبههه....
# این پادشاه بینام با خدایانی یاغی مانند (هادس)، که در قلمروی خود به تنهایی حکومت میکرد شباهتهای زیادی دارد،گفته میشود این پادشاه بینام هم به سرزمین دور افتادهای پناه برده که محل پرستش اژدهایان باستانی است!
£ بیشتر ازش بهممم بگووو .. تمام اطلاعاتش رو تا چند روز اینده میخوام ! هادس اون کیه ؟
# مشابه این پادشاه بینام (پادشاهی که هیچکس اسم اون رو نمیدونه) ، هادس هم از سرزمین خدایان، جایی که برادرش حاکم است تبعید شده و به تنهایی در دنیای زیرزمین حکمرانی میکند
به طرف دوست و شریکش چرخید
¥ برادرش کیه ؟
£ زئوس ! یونانیان باستان، المپیک را به عنوان خدای اصلی خود در نظر گرفتن و معتقد بودند که درست مثل انسان، آنها افرادی بودند که میتوانستند صحبت کنند، مبارزه کنند، و نیز از یکدیگر مراقبت کنند ، المپیک گروه دوازده تایی از الهه ها بودند که بعد از شکست تایتان ها و پدر خود به جایگاهی بالا دست یافتند .. . بر اساس افسانههای اساطیر یونانی، محل اقامت آنها در بالای کوه المپیوس است، از این رو نام المپیایی به آنها داده شده است.
در چهار گروههه :
المپیک» خدایان اصلی پانتئون بودند.
الههها » اولین کسانی بودند که در زمین وجود داشتند.
تایتانها » نسل اول غولها بودند
و غولها » نیز مانند تایتان ها ، فرزندان گایا و اورانوس بودند، اما بعد از اینکه تایتانها کشته شدند، به دنیا آمدند و به این ترتیب موجب بروز خفقان فراوان شدند. و زئوس .... اون پادشاه خدایان بود !!
کی فکرش رو میکرد که این داستانها واقعی باشند ....!! و صدای قهقهه بلندش در فضای تاریک زیرزمین پیچید
.
فلش بک » شب قبل از مراسم «
.
هوا بد بنظر میرسید ، انگار که این سرد ترین و طولانی ترین شب ساله! و این اخرین شب زمستانی و نوید تازه ای از بهار و زندگی دوباره بود ..
صدای زوزه گرگها در هر طرف شنیده میشد، ماه کامل در اسمان قرار داشت و با شروع فصل جفت گیری ، این صدا به بقیه هشدار میداد از قوی تر ها فاصله بگیرن و هر الفایی در اونجا فقط به یک چیز فکر میکرد ، پدر شدن!
» تو اگر قوی و بزرگ نباشی ، تنها خواهی ماند «
.
∆محل اجرای مراسم (ماه رو کامل تصور کنید)
YOU ARE READING
Bright Moon (Kv,Vk)
Werewolf_ من ی آلفای سلطنتی فاکیام جئون ! +اگر تاچند لحظه دیگ روی پاهام نباشی کیم،کاری میکنم صدای ناله هات به گوش کل افراد پک ات برسه !! ... _فقط .. خب این اولین باره ک .. +که یک الهه میبینی؟ شاید شما منو یک خدا صدا میزنید؟ درسته!؟ ... -من..من.. حسش نمیکنم...