🥺Part:32

3.1K 186 81
                                    

کاور هم که بله...
از سپ قشنگمون 🤩

*آنچه خواندید*

اون سو به سرعت از روی مبل های سلطنتی عمارت یونگی بلند شد و گفت: موضوع مهمی پیش اومده که شما هم باید بدونید.

یونگی که دیگه به پایین پله ها رسیده بود و از چهره اش میشد شادابی و سرحالی رو فهمید و همش هم به خاطر اون ساک زدن های بینظیر اون امگا بود،لب زد: میشنوم...

اون سو قدمی به جلو گذاشت و بی مقدمه گفت: تهیونگ و جیمین دیشب دزدیده شدند...

💙🎶💙🎶💙🎶💙🎶💙🎶💙🎶💙🎶💙🎶

یونگی متعجب پلکی زد و لب زد: منظورت چیه که اونا دزدیده شدن؟!

اون سو مقابل یونگی ایستاد و گفت: خب منم تازه متوجه شدم... راستش اون کسی که دزدیده بودشون باهام تماس گرفت.. به نظر میاد کینه ی بدی نسبت به ما داره..

یونگی از عصبانیت درحالی که تند تند نفس میکشید لب زد: اون کیه؟ چطور جرعت کرده به جیمین برادر من نزدیک بشه و همچین حماقتی کنههه؟!!!!

اون سو مردد این پا و اون پا کرد و نفس عمیقی کشید و گفت: کار یونهوا ست... نامزد سابق تهیونگ.

یونگی کلافه پوزخندی زد و مشتی به دیوار کنارش کوبید که با اون حرکتش علاوه بر اون سو بقیه خدمه هم متعجب از حرکت ایستادند.

هوسوک که تمام مدت از شنیدن اون خبر شوکه شده بود، با حرکت یونگی به خودش اومد و زود از پله ها پایین اومد و خودشو به یونگی رسوند.

مچ قرمز و ملتهب یونگی رو با دستش گرفت و بدون توجه به نگاه های اطرافش لب هاش رو روی مشتش گذاشت و زیر لب گفت: یونگ... لطفا آروم باش.. هنوز کاملا حالت خوب نشده..

یونگی لبخند کم جونی به امگاش زد و گفت: چطور آروم باشم وقتی هربار اتفاق بدی برای برادرم جیمین میوفته!؟  انگار این زندگی باهاش لج کرده... انگار قرار نیست اون بچه روز خوب به زندگیش ببینه..

سر شکسته و ناراحت سرش رو پایین انداخت و چونه اش رو روی شونه ی هوسوک گذاشت و گفت: اینا حق جیمین نیست.. مگه نه؟!

هوسوک درحالی که اشک های درخشانش صورتش رو خیس کرده بودند دستش رو به نرمی پشت یونگی کشید و گفت: آره... حقش نیست... پس لطفا برش گردون...آروم باش و درست مثل همیشه مشکل رو حل کن و برو دنبالش.

یونگی چشماش رو لحظه ای بست...
باید مثل همیشه خونسرد کاراش رو پیش میبرد...
عصبی بودنش فقط همه چی رو بدتر میکرد نه بهتر!

انگار اون امگا واقعا با همون جمله ها و بغل ساده اونو به خودش آورده بود...
بوسه ی ریزی زیر گلوی پسر امگا به جا گذاشت...

 🔞🖤𝕌𝕟𝕨𝕒𝕟𝕥𝕖𝕕 𝕞𝕒𝕣𝕣𝕚𝕒𝕘𝕖❤🔞Where stories live. Discover now