Im sorry!

296 46 12
                                    

صدای نفس نفس زدنم فقط به گوش خودم می‌رسید یا کل اتاق و برداشته بود نمی‌دونم

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

صدای نفس نفس زدنم فقط به گوش خودم می‌رسید یا کل اتاق و برداشته بود نمی‌دونم

ولی اینو خوب می‌دونم جونگ کوک دیوانه وار به جون گردنم افتاده بود

وقتی جواب حرفش ندادم تا کاریم نداشته باشه از سکوتم استفاده کرد و سرش و پایین آورد

مقاومت کمتری داشتم چون جرئت سر و صدا کردن نداشتم ، مادر و پدرم یکمی اونور تر داشتن سریال مورد علاقشون و نگاه میکردن و جیهیون اتاق بغلی درحال درس خوندن بود

+ جونگ کوکا

شِت ..‌ از صدام شهوت می‌بارید

سرش و بالا آورد و با چشمای خمار و لبخند خطرناکش نگاهم کرد

_ جانم

+ لطفا برو کنار

_ ولی تو اینو نمی‌خوای

صدامون انقدر آروم بود که بزور به گوش خودمون می‌رسید ، نفس عمیقی کشیدم تا از خواستنم جلوگیری کنم

میخواستمش‌ ، بدنم و قلبم به شدت میخواستنش اما عقلم به شدت این موضوع رو پس میزد

دلیل های خیلی خیلی زیادی ام داشت

_میخوام امشب اینجا بمونم‌

درخواست نکرد ، اطلاع داد ..

دستم داشت ما بین دستش و تشک تختم لِه میشد

بوسه نرمی رو لبام که باز مونده بود گذاشت

پایین تنم داشت خودکشی میکرد و من حالم از حال و احوالم بهم میخورد

من هیچوقت نمیتونستم بیخیال گذشته بشم و اجازه بدم بدن و قلبم خوش بگذرونن

بدنش روی پایین تنم تکون میداد و این مرتیکه حرفه ای داشت دیوونم میکرد که بالاخره صدای در نجاتم داد و جونگ کوک خودش و از رو بدنم کنار هول داد من مثل جت از رو تخت بلند شدم

+ جیمین پسرم میتونم بیام تو ؟

صدای مادرم بود

نفس عمیقی کشیدم و جواب دادم

+ البته

امید وارم صورتم قرمز نشده باشه

مامان با خودش لهاف اضافی آورده بود

loser Where stories live. Discover now