با از رسیدن تمامی افراد به صحنه قتل هیچ کس فکرش رو نمی کرد که مقابل جسدی باشه که بهش لبخند میزنه در حالی که هیچ خونی توی بدنش نیست و همرنگ دیوار پشت سرش شده بود
یونهو به سمت پزشک سر صحنه رفت:
+میا! تو مقتول رو بررسی کردی گزارش بده چی دستگیرت شد!
•حتماً؛ جانگ سوبین ۶۸ ساله یکی دیگه از سهامداران شرکتBlack Diamond در حالی پیدا شد که علاوه بر خالی بودن بدن از خون ، تمامی ارگان های داخلی بدنش هم از بین رفته بود
با سوالی که مینگی پرسید ذهن یونهو درگیرتر از قبل شد
_ولی این سری هدفش از این کار چی بوده؟
یونهو دوباره برگشت سمت میا
+روی بدنش آثار کبودی یا درگیری پیدا نکردی؟
•من بدنش رو کاملا چک کردم ولی به جز جای سورنگ هیچ کبودی و یا حتی کمترین آثار و ردی از درگیری هم وجود نداشت!
*پس قاتل چطوری تونسته اینقدر راحت کارش رو انجام بده؟
سونگهوا داشت زیر لب با خودش حرف می‌زد اما حرف‌هاش از گوش‌های تیز میا مخفی نموند
•خب من پرونده پزشکی آقای جانگ رو بررسی کردم ایشون باید هر ماه چکاپ خون می دادند!
* یعنی قاتل ممکنه به عنوان پرستار وارد خونه شده و قتل رو انجام داده؟
•فکر نکنم چون توی دفترچه آقای جانگ که پیداش کردم و خوندمش، ایشون برای اینکار پرستار شخصی داشته و اصلا هم به کسی اعتماد نداشته!
_اسمی یا آدرسی از پرستارش هست؟
•فقط یک اسم هست، "مون لورا"
مینگی بعد از شنیدن اسم پرستاری که جزو مظنونین احتمالی پرونده به حساب میومد سریعاً به تیمش بیسیم زد و دستور داد تا آدرس خونه‌اش رو پیدا کنند و برای بازجویی به مرکز پلیس ببرنش
سان بعد از دستور مینگی به سمتش برگشت
×بازجویی از اون دختر بی‌فایدست! آخه یک آدم چقدر میتونه احمق باشه، با وجود اینکه اسمش به عنوان پرستار نوشته شده و خوب میدونه بعد از قتل پلیس اولین نفر سراغ اون میره اینکار رو انجام داده باشه؟
وویونگ که تا اون لحظه فقط نظاره‌گر بود جواب سان رو داد
÷آره شاید اینکار رو نکرده باشه ولی باید بفهمیم که کی رو ممکنه جای خودش فرستاده باشه که تونسته اعتماد آقای جانگ رو به دست بیاره و ایشون هیچ مشکلی هم باهاش نداشته
€قربان ببخشید!
یونهو که کاملا عصبی بود با شنیدن صدای دوباره چان با عصبانیت برگشت سمتش
+باز چی‌شده چان؟
€ما اینو کنار مقتول پیدا کردیم
با حرف چان همه نگاه ها به سمت گل رز سفیدی که تقریبا نصفش به خون آغشته شده بود رفت
=نصف بیشتر گل قرمز شده یعنی قاتل ما داره به هدف اصلیش نزدیک میشه
×و این یعنی هدف اصلیش ممکنه رئیس خود کمپانی باشه!
÷واو مستر چوی خیلی به مغزتون فشار آوردید که همچین چیز مهمی رو به تنهایی فهمیدید!
با حرف وویونگ، سان دوباره داشت عصبی می‌شد
فکر می‌کرد تیکه‌هاشون فقط برای جلسه امروز بود ولی مثل اینکه اصلا اینطور نبود و این بدتر داشت روی اعصابش راه میرفت
×مستر جونگ انگار شما منتظرید که از حرف های من گاف پیدا کنید!
با برخورد نگاهش به وویونگ، پوزخندی که گوشه لبش به وجود اومده بود رو بیشتر کرد و دست‌هاش رو جلوی سینه‌اش قلاب کرد و مستقیم به چشم های سرکش وویونگ زل زد
×کاش همونقدر که روی این موضوع تمرکز دارید برای حل پرونده ازش استفاده می‌کردید که مطمئنم خیلی زودتر از اینا میتونست حل و بسته بشه!
با تیکه‌ایی که سان بهش انداخت و سعی داشت جلوی جمع ضایعش کنه؛ وویونگ کم نیاورد چون هیچ کس نمیتونست به اون بگه که در کارش کوتاهی کرده
÷مستر چوی شما نمی‌تونید بگید که من در کارم کوتاهی کردم ولی خب به منم باید حق بدید چون از شما به عنوان عضو WA انتظار حرف حرفه‌ایی تری رو داشتم چون موضوعی که شما بهش اشاره کردید برای یکی که حتی پلیس نباشه هم کاملا واضحه!
سان شونه‌ایی بالا انداخت و همچنان قفل دست‌هاش رو نگه داشت
×با این حال کسی بهش اشاره نکرد! اگه اینقدر آسون بود چرا خودتون نگفتید مستر جونگ؟
÷چون مطمئن بودم همه این رو میدونستند!
×در هر صورت از این به بعد بهتره هر چی به ذهنتون رسید رو بگید حتی با اینکه نکته مهمی نباشه!
تکخنده‌ایی زد و با تنه زدن به سانی که مقابلش ایستاده بود از کنارش رد شد و همون طوری که به مست یونهو میرفت جواب سان رو داد
÷فکر نکنم اینکار رو بکنم چون نمیخوام امتیاز این مرحله رو از شما بگیرم تا شما بتونید فکر کنید چقدر می‌تونید باهوش باشید در حالی که خودتونم می‌دونید اینطور نیست!
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
امیدوارم که فیک رو دوستش داشته باشین:)🐳🦋
أنت تقرأ
𝑊𝐻𝐼𝑇𝐸 𝑅𝑂𝑆𝐸
غموض / إثارةیک قاتل سریالی چهار مقتول که بیشتر میشن رز سفیدی که بعد از هر قتل بیشتر قرمز میشه حقایقی دروغ احساساتی نمادین راز‌هایی نگفته آخر این داستان کجاست؟ به هیچ کس توی این داستان اعتماد نکنید!
