آهی کشید و روی پهلو جا به جا شد. جاش زیاد راحت نبود چون، عادت نداشت روی کاناپه بخوابه. مجدداً چرخید و اینبار پشتش رو کامل دراز کرد و ساق دستش رو روی پیشونی و بالای چشمهاش قرار داد. ناخواسته تک خندهای با یادآوری نیم ساعت قبل کرد، تهیونگ واقعا خاص بود!
•فلش بک•
- نشونت میدم توله!
بلافاصله بعد از حرفش، لبهاش رو روی لبهای پسر کوبید و در ثانیه بوسه رو عمیق کرد. با حس طعم شیرین و دلچسب لبهای تهیونگ، لبخند عمیقی رفته رفته روی لبهاش شکل گرفت و باعث شد با طمع بیشتر حلقهی دستش رو دور کمر پسر تنگ تر کنه.
انقدر غرق بوسیدن و چشیدن لبهای پسر بود، که متوجه نیشخند خبیثانهی گوشهی لبهاش نشد و تنها یک ثانیه کافی بود، تا دردی شدید رو در ناحیه کمر و باسنش حس کنه چون، تهیونگ با یکی از حرکاتی که خود جونگکوک بهش آموزش داده بود، ضربه فنیش کرده و روی زمین انداخته بودش!
آخی گفت و در حالی که اخم غلیظی روی پیشونیش نقش بست، قصد کرد دادی سر پسر بزنه و بابت کارش مواخذش کنه اما، دهان باز نکرده، بالشت و ملحفهای توی صورتش کوبیده شد و پشت بندش لحن آروم و تهدیدگر تهیونگ به گوشش رسید:
- فکر نزدیک شدن بهم رو از سرت بیرون بنداز. تا اطلاع ثانوی روی کاناپه میخوابی.•پایان فلش بک•
با یادآوری این موضوع که از اتاق و تخت گرم و نرمش بیرون انداخته شده، دوباره خندهی آرومی کرد.
اولین بار بود که همچین احساساتی روح و تنش رو در بر میگرفت و برخلاف اینکه از دست پسر دلخور باشه، حس شیرینی توی قلبش پیچیده بود.
یادآوری این موضوع که تهیونگ حتی توی عصبانیتش هم احساس مالکیت زیادی نسبت بهش داشته باعث میشد مثل احمقهای عاشق لبخند بزنه و مدام روی اون مبل کوچک غلت بخوره.
نیم نگاهی به در بستهی اتاق انداخت و قبل از اینکه اجازه بده چشمهاش گرم بشن و به عالم خواب بره، لب زد:
- داری چه بلایی سر قلب و احساساتم میاری تهیونگ؟!
YOU ARE READING
𝗛𝗼𝘁 𝗕𝗼𝘅𝗲𝗿: 𝗝𝗲𝗼𝗻ᵃᵘ
Romance𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘒𝘰𝘰𝘬𝘝 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘊𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺, 𝘚𝘱𝘰𝘳𝘵𝘺, 𝘈𝘯𝘨𝘴𝘵, 𝘚𝘮𝘶𝘵 از - حرفهای گندهتر از دهنت میزنی بچه! به - یک بار برای همیشه میگم و بهتره خوب توی گوشت فرو کنی تهیونگ! تا زمانی که جزئی از وجود منی حق اینکه ب...