تهیونگ
خوابش نمیبرد و داشت کلافه میشد ، روش رو سمت جونگکوک کرد که دید داره خواب هفت پادشاه رو میبینه.
یهو یادش افتاد اون عکسی که از جونگکوک گرفته رو توییت نکرده پس گوشیش رو از روی میز کنسول برداشت و وارد صفحه ی توییترش شد.ب
عد این که توییت رو گذاشت تصمیم گرفت بخوابه.
یونگی
حوصله اش سر رفته بود و تازه از سر کار اومده بود پس تصمیم گرفت که یکم توی گوشیش بچرخه و با جیمین حرف بزنه.
اون جیمین رو خیلی وقت بود که دوست داشت ولی تا حالا بهش اعتراف نکرده بود.
اون دوتا دوست صمیمی بودن ، میترسید اگه بهش اعتراف کنه ، دوستیشون نابود بشه.بعد از پیامی که به جیمین داد ، رفت داخل توییترش و یکم چرخ زد تا توییت تهیونگ رو دید.
با خودش گفت : خدایا از دست این دوتا...
بعدش هم توییت زد تا بگه دوستاش چقدر چندشن.
VOUS LISEZ
our purple love ( عشق بنفش ما )
Fanfictionتهیونگ برای انتقام از دوست پسر سابقش ، جونگکوک رو توی بار میبوسه! Couple : taekook Genre : smut , romantic, comedy, fluff , au Part : 14 WARNING : Nothing special