ناشناس:سلام
لویی:اوپس
لویی:یه مزاحم دیگه عالی شد
لویی:میدونی بلاک کردن افراد غریبه دیگه کم کم رومخ میشه
ناشناس:افراد؟
ناشناس:سندروم جذب افراد غریبه"به جز من"داری لو؟لویی:خفه شو
ناشناس:خیلی خب،چه خبر؟
لویی:به تو چه؟ من از تو میپرسم که تو از من میپرسی؟
ناشناس:توهم بپرس خب
لویی:هاهاها نمکدون تلاش خوبی بود
قرار نیست همچین چیزی بپرسم.ناشناس: خیلی خب،نپرس پس من میتونم چیزی بپرسم؟
لویی:نه،خداحافظ
ناشناس:چرا باور نمیکنی که من بیگناهم لو؟
*شما نمیتوانید به این شخص پیام ارسال کنید*
YOU ARE READING
do me a favour"Texting"L.S
Fanfictionلویی:پس بهم یه لطفی بکن و خود شیفتگی رو تموم کن. ... درحالی که لویی نمیخواست با دوست پسر سابقش، هری حرف بزنه،هری هر روز بهش پیام میداد. هری تا وقتی چیزی که لویی ازش بیخبره رو نگه دست برنمیداره. "Persian Translation" [completed]