هری:هی لوبر
فردا قراره آخرین پروژهمون رو تحویل بدیم
و بهت گفته بودم که "تا وقتی که اخرین پروژمون رو بدیم باید منو تحمل کنی." (p.7)
و این یعنیهری درحال نوشتن است.
لویی:نه
منظورم اینه که میتونیم به صحبت کردن ادامه بدیم
به عنوان دوستهری:به عنوان دوتا دوست
اگه میخوای باهم به عنوان دوتا دوست در ارتباط بمونیم این مشکلی ندارهپیام هری پاک شد.

ŞİMDİ OKUDUĞUN
do me a favour"Texting"L.S
Hayran Kurguلویی:پس بهم یه لطفی بکن و خود شیفتگی رو تموم کن. ... درحالی که لویی نمیخواست با دوست پسر سابقش، هری حرف بزنه،هری هر روز بهش پیام میداد. هری تا وقتی چیزی که لویی ازش بیخبره رو نگه دست برنمیداره. "Persian Translation" [completed]