-سه سال بعد-
اگر سوهو میتونست ذهنخوانی کنه، قطعا خواستهی بزرگ تمام همخونههاش این بود که آیرین رو با سیم شارژر همون موزیک پلیر خفه کنن و تا ابد هیچ آهنگی رو توی خونه پخش نکنن!درحالی که دیگران تلاش میکردن از صدای بلند موسیقی عقلشون رو از دست ندن، آیرین با بیخیالی کنار موزیک پلیر نشسته بود و با خودکارش خطهای بنفش و اکلیلی دور بعضی از آگهیهای روزنامه میکشید. هرچند قطع شدن آهنگ باعث شد با اخم سرش رو برای دیدن کریس بلند کنه.
- اگه هنوز میتونی صدام رو بشنوی، باید بگم شام آماده شده!
در کسری از ثانیه اخم آیرین به لبخندی تبدیل شد که تمام صورت گردش رو میپوشوند. قبل از اینکه کریس حتی بفهمه، دوستش به سمت منبع عطر کاری و برنج دویده بود.
سوهو چند ثانیه دیرتر از اون دو خودش رو به میز رسوند؛ نون تستی رو برداشت و با تمام سرعتش کوهی از برنج، کاری و کیمچی رو با پوششی از کاهو روش تلنبار کرد تا کریس فرصت سرزنشش رو نداشته باشه و همونطور که سعی میکرد اون لقمه رو توی دهنش جا بده بیرون دویید.
- کیم سوهو به نفعته برگردی و درست غذا بخوری!
در جواب فریاد کریس، سر جادوگر از در داخل اومد و علارغم ظاهر درحال خفه شدنش، لبخند بزرگی تحویل اون دو نفر داد. نمیشد اسم صداهایی که با دهن پر ایجاد کرده بود رو جمله یا حتی کلمه گذاشت، اما کریس حدس میزد منظورش چیزی مثل "عجله دارم" باشه.
- سوهویا، بستهی من همین الان رسید. میشه برام بیاریش بالا؟
در جواب نگاه نا امید کریس، آیرین شونه بالا انداخت.
- فقط یه کت جدید خریدم.
- آره، قبل از اینکه کار پیدا کنی!
- دارم روش کار میکنم آجوشی. ببین! اینجا یه فروشنده میخوان!
فه روزنامهای که جلوش گرفته شده بود حتی یک نگاه هم ننداخت. سینی غذا رو با کاسهای کیمچی تکمیل کرد و از آشپزخونه بیرون زد، هرچند صدای آیرین هنوز قابل شنیدن بود.
-دیشب هم با سوهو کاری نکردین، نه؟
این حرف کمکی به کمتر شدن اخم کریس نکرد.
- این حرف ها رو جلوی سوهو نزن!
در یکی از اتاقها بیشباهت به در مهد کودک نبود، کریس از اون گذشت و تقهای به در کناری زد. صدای قارقار کلاغ احتمالا میتونست به اجازهی هیونجین برای وارد شدن ترجمه بشه.
هیونجین مثل هربار توی اتاقش تنها بود. بین انبوهی از وسایل سوهو، درست کنار تختش ایستاده بود و با بالهایی آمادهی پرواز به آسمون پشت پنجره نگاه میکرد. آیرین چند بار سعی کرد ازش دلیل انتظارش رو بپرسه اما وقتی هیونجین تقریبا از پنجره پایینش انداخت، فهمید چندان هم برای دونستن جواب مشتاق نیست!
KAMU SEDANG MEMBACA
First slayer
Fiksi Penggemarرقص گناه و احساس، زیر نور افسانهها. • کاپل: هیونلیکس، کریسهو، چانمین ژانر: رمنس، فانتزی cover by: @HikarisHands