مرد : خوش اومدی، چه طوری میتونم کمکت کنم ؟
/ سلام من اینجا جدیدم یه چیز مخصوص دئگو میخوام، چند سالی میشه که اینجا نیومدم
جونگکوک با لبخند حرفشو به شیرینی پزی زد که داشت یه چند مدل براش درست میکرد که یکی رو انتخاب کنه بعد شروع به حرف زدن باهاش کرد تا برسه به سوال اصلیش
/ من دیروز اومدم اینجا، این خیابون همون جای بزرگترین مرکز تجارته ؟
برای جیمین کار کردن این اجازه رو بهش میداد که روی توانایی حرف زدن و ارتباط برقرار کردن با آدما غریبه کار کنه و هدف استفاده این تواناییش هم فقط گرفتن اطلاعت از دشمناشون بود
هر چند خیلی هم ضروری نبود از اونجایی که جیمین کمکش کرد که این توانایشو برای شناخت آدما بزاره که مسلما فقط برای اینکه حواسشون به همه باشه ولی با این تواناییش کلی دوست هم پیدا کرد کلی آدم مورد اعتماد
تو فقط ده دقیقه فهمید اسم شیرینی پز کیهیونه اسم شوهرش هم شونو، عاشق پختن از بچگیش بوده و همه چیز رو از رفیق صمیمیش که در حال حاظرجای دیگه داره کار میکنه یاد گرفته
جونگکوک چیزی که ازش خرید رو برداشت بعد با لحن راحت و بیخیالی گفت : میدونی، باید برم چیزای بیشتری بخرم چون دیروز ازم دزدی شد
کیهیون : جدی میگی ؟ خدایا، واقعا متاسفم برات
/ فقط محض کنجکاوی جایی تو این شهر هست که خب ... خطرناک باشه ؟ نمیخوام دوباره این اتفاق برام بیوفته
کیهیون : متاسفم، کاشکی میتونستم بهت بگم و کمک کنم اما واقعا این اطراف خیلی دزدی نشده
جونگکوک یکم گیج شد به نظر میرسید کیهیون داره راست میگه و قاطع گفت
با این حال میدونست که تو جاده دزدی هایی اتفاق افتاده، شاید نزدیک شهر نیستن ؟
/ گرفتم، خب این خوبه که فهمیدم .....
به قیافه و حرکت هایی که از کیهیون سر میزد با دقت تمام نگاه کرد و زیر نظرش داشت و ادامه داد : .... که شوگا و هوپ این اطراف نیستن
و آره دید که چه طوری برای اینکه طبیعی جلوه بده چشماشو یکم گرد کرد و معلوم بود که میشناستشون، لبخند رو صورت کیهیون الان دیگه عملا الکی بود و صداش یه کوچولو میلرزید
کیهیون : نمیدونم در مورد کی حرف میزنی اما موفق باشی میبینمت خدافظ !
حیرت زده شده بود، جونگکوک از مغازه اومد بیرون، اگه اسماشونو نمیاورد میتونست یه نیم ساعت یه ساعتی بیشتر بمونه ولی واضح بود که کیهیون نمی خواست در موردشون حرف بزنه
YOU ARE READING
Thief || yoonmin, namjin,taekook
Fanfictionیونگی، هوسوک و جین از افراد ثروتمند دزدی میکنن و به فقیرا کمک حالا چی میشه اگه از شاه آیندشون دزدی کنن ؟ گروه دزدا : یونگی، جین، هوبی و خانواده سلطنتی : نامجون، جیمین، تهیونگ نگهبان سلطنتی : جونگکوک ---- یونمین، نامجین و تهکوک