یه روز پر از استرس دیگه برای کیم نامجون، نه تنها یک میلیون کار داشت که باید انجام میداد بلکه به اندازه کافی احمق بود به برادرش بگه که بهش کمک میکنه
خب چرا ؟ این رابطه خیلی وقته کمرنگ شده بود اما مقصر خودش نبود.... بود ؟
سرش رو به منظور فکر نکردن به این فکرا تند تکون داد و راهش رو کشید سمت آشپزخونه، هیچ راهی نبود که کل امروزش رو بدون قهوه صبحگاهیش بگذرونه حتی اگه معنیش این باشه که باید با اون سر آشپز رو مخ و .... البته که یکم جذاب روبه رو شه
و به محض اینکه درو باز کرد چشمش از دوباره لبخند زدن های برادرش با جین گرد شد، شاهزاده بوسان و نگهبانش هم داشتن می خندیدن
« تو، تو اون پروشگاه زندگی میکنی، جین ؟
~ نه واقعا .... اما مثل خونه دوممه، بچه ها هم فوق العادن، میتونی عاشق ...
همون موقعه جملش رو به خاطر چشم تو چشم شدن با نامجون خورد و معلومه که آشپزخونه تو سکوت مطلق فرو رفت، هیچکی اونجا از شاه آینده خوشش نمیومد و نامجون کاملا بهش آگاه بود
بعد از صبحونه راه افتادن سمت پروشگاه و جین رو تو قصر تنها گذاشتن
واقعا محله داغونی بود و نامجون اصلا یادش نمیومد آخرین باری که از قصر زده بود بیرون که این قسمت به خصوص شهر رو ببینه، همیشه انقدر داغون بود ؟
لیزا : سلام خوش اومدید شاهزاده ها، من لیزام
به ادا احترام تا کمر خم شد و تعظیم کرد و ادامه داد : من ... اممم ... مسئول اینجام
همشون باهاش یه سلام مختصر کردن و خیلی زود فهمید که اون تنها کارمند اون مکانه، چه طوری این همه کار رو انجام میداد اگه کسی کمکش نمیکرد ؟ خب، واقعا این طوری نبود که بهشون بتونه بگه در اصل دزدای شهرشون مجانی بهش کمک میکردن
لیزا همه رو راهنمایی کرد ولی نامجون ترجیح داد فقط پشت سرشون راه بیوفته که نظارت کامل داشته باشه
و در اخر که داشتن کل اون مکان رو می گشتن چشمش جلب پیشخوان شد که متوجه وسایل عجیب پشتش شد
تونست دوازده تا جعبه کوچک با اسامی که به طور بدی رو هر جعبه ای نوشته بود رو ببینه، از دست خط ها مشخص بود که بچه ها اونا رو نوشته بودن با یه سری نقاشی هایی که کردن روشون
درسته اولش زیاد براش جالب نبود و خواست رو برگردونه که یه دفعه چشمش می خوره به جعبه ای خیلی خواص تر که زیر همشون بود و خاک گرفته شده بود با یه اسم آشنا روش
YOU ARE READING
Thief || yoonmin, namjin,taekook
Fanfictionیونگی، هوسوک و جین از افراد ثروتمند دزدی میکنن و به فقیرا کمک حالا چی میشه اگه از شاه آیندشون دزدی کنن ؟ گروه دزدا : یونگی، جین، هوبی و خانواده سلطنتی : نامجون، جیمین، تهیونگ نگهبان سلطنتی : جونگکوک ---- یونمین، نامجین و تهکوک