Thief || yoonmin, namjin,taekook

⊹₊♚₊⊹ 1st ⊹₊♚₊⊹

+چه قدر دیگه طول میکشه تا برسیم ؟

/برای بار صدم جیمین، من نمیدونم

یه جونگکوک خسته در حالی که کتابی که داشت میخوند رو میبست جوابشو داد ولی اصلا سورپرایز نشید که شاهزاده جلوش رو با لب و لوچه آویزون وقتی که چشماشو مظلوم کرده و با یه حالت بامزه ای زل زده به جونگکوک رو ببینید

+خب من قرار نیست انقدر این سوالو بپرسم اگه تو باهام درمورد یه چیزی حرف بزنی! هر چیزی! حوصلم سر رفته خب و من حتی نمیتونم از پنجره بیرون هم نگاه کنم

/منم میخوام بیرونو نگاه کنم! میگن که دئگو خیلی قشنگه اما خوندی ته تو نامه چی گفت دیگه، یه چندتایی دزدی تو این جاده اتفاق افتاده و با نگاه کردن به تیپت تو صدم ثانیه میفهمن که پولداری

جیمین از جوابش واقعا راضی نبود چون همه اینا رو میدونست اما حتی اگه به بیرون هم نگاه نمیکرد هر کسی متوجه میشد که اونا افراد سلطنتین اون ارابه گرون قیمتی که داشت حملشون میکرد اون نگهبانا .... یه طورایی تابلو بودن فقط میخواست زودتر برسه و دوست قدیمیش ته رو ببینه.

تو این ۵ سال گذشته فقط نامه بازی میکردن الان خیلی از موقعه ای که بهش میگفته " نیمه گمشده " میگذره البته که به عنوان برادری نه چیز دیگه با اینکه بابا اون یکی خوشحال میشه که یه چیزی بیشتر از دوستی باشه

+جونگکوک ....

/نمیدونم چه قدر طول میکشه

+این چیزی نبود که میخواستم بپرسم هاهاها کنجکاوم بدونم اگه بشه یه توقف کوچولو برای خرید یکم شیرنی داشته باشم اونوقت میفهمیم چی تو دئگو خوشمزس

/جیمین اونا یه سر آشپز دارن و من مطمئنم که بهترین شیرنی هارو قراره تو قصر امتحان کنیم

+ .... میدونی که بعدا میفرستمت که یکم برام بیاری درسته ؟

جونگکوک نفسشو بیرون داد چون میدونست که اینکارو میکنه، نگهبان جیمین بودن یعنی پیشخدمت کار جیمین بودن، بیشتر به خاطر اینکه هیچکی تا الان سعی نکرده به جیمین آسیب برسونه پس شغلش بیشتر از اطاعت خواسته هایی که جیمین میگفته نبوده

خوبیش اینکه جیمین کلی چیز میخوادا ولی همچنان حواسش بهش بود و مثل یه برادر باهاش رفتار میکرد، جیمین مهربون ترین شاه میشد اگه حقیقته اینکه یه برادر بزرگتر داره وجود نداشت

یه دفعه و به طور خیلی ناگهانی اون ارابه وایستاد طوری که جیمین پرت شد جلو و جونگکوک سریع گرفتش و دنبال زخم یا چیزی روی پسرک گذشت