بعد از این که از اتاق خارج شد به سمت یخجال رفتم
چند مدتی بود درس حسابی غذا نخوردم
با دیدن نوتلا و توتفرنگی حس کردم دهنم اب افتاد
لعنتی چی بهتر از توتفرنگی و شکلات می تونه باشه اخهسر نوتلا رو باز کردم و دستمو تا مچ کردم توی نوتلا یه و اولین میوه ی بهشتی رو بردم دهنم
اه چه لذت و خوشمزگی از این بالاتر اخه خیلی خوش مزست
بعد تند تند یکی پس از دیگری توت فرنگی توی شکمم بودن وسط یه لحظه حس کردم دیوانه شدمولی با تموم شدن توتفرنگی ها یه زدحال خیلی بدی خوردم
نگاهی به ظرف خالی توت فرنگی ها کردم با ناراحتی لبامو جلو دادم معمولا در شرایط عادی انقدر ناراحت نمی شدم
با حس این که یکی نگاهم می کنه سرمو به سمت در چرخوندم
کیم با اون چشمای نافذش داشت سوراخم می کرد
اون پوزخند چیه گوشه ی لبش؟پاش باند پیچی شده بود یه لحظه از این که چرا اون کارو کردم به فکر افتادم ولی اهمیتی نداره اون رسما همه چیز رو داغون می کنه دوبار به خاطرش بی هوش شدم یه بار هم اون زخمی شه
حالا فاکتور از این که زندگیم رو زیر و رو کردخیلی خونسرد امد کنارم نشست انگار نه انگار همین یه ربع پیش بهش چاقو زدم
پا رو پا انداخت و با سرگرمی نگاهشو بهم دوخت
+چته چیزی شده؟
با حالت مسخره ای گفت
_نه چیزی نیست... فقط.. دهنت تا سه متری شکلاتهاروم دستمو بلند کردم و به دور لبام کشیدم
فاک راس می گه همه جام شکلاتهچشمامو از حرص بستم اینکه جلوش خراب بشم خیلی حس مزخرفیه
پاشدم تا زود از اشپز خونه خارج شم دستمو گرفت
_امروز قراره بریم به یه مهمونی ولی توی کشتیه پس لباسای کلفت بپوش مریض نشی
+من نمی خوام بیام
_ولی قراره بیای
+نمی خوام بیام و نمی یام_با زبون خوش می گم می یای یعنی می یای کاری نکن احوالتو به هم بریزم
دستمو از دستش بیرون کشیدم و با دو به اتاقم رفتم
درسته نمی خوام مطیع و سربه زیرش باشم و هر چی گفت بکنم ولی کمی خوش گذرونی بد نمی شه اونم توی کشتی
هیجان زده رایحمو ازاد کردم
_______________________________
بعد از از که اخرین نگاه رو به عنوان چک کردن به خودم کردم
یقه های کت روی تنم رو کمی پایین تر کشیدم همیشه لباس های اسپرت رو ترجیح می دم ولی امروز کمی از اسپورت بودن خارج شده
یه کت شلوار خاکستری که از رو به رو خیلی شیک و قشنگ دیده می شه ولی از پشت یه چاک بزرگ وسطش داره که قوس کمرم رو به خوبی نشون می ده
YOU ARE READING
ma lune
Actionکوک امگایی فقط آرزوی یه زندگی عادی با جفتش در کشور مورد علاقش یعنی فرانسه داشت انتظار اینو نداشت دزدیده بشه اونم از طرف برده فروشان و جفت عوضیش یعنی کیم تهیونگ قسمتی از فیک: خیره به چشمای کهربایی جفتش کلماتش رو لرزون به لب اورد _حق با توئه من تمام...