you are amazing [SOPE]

234 27 111
                                    

(از اونجایی که عکسای پینترستم پاک شدن سو نمیتونم چیزی بزارم که بهتر تصورش کنید..:))

-جونگکوک ولم کن...
-هیونگ ولت کنم که وسط سالن پخش میشی
-دوباره تا صب بیدار مونده؟

جونگکوک نگاهی به یونگی ای که داشت به سمتشون میومد انداخت

-اوهوم
-هوسوک باید این شب زنده داریا رو تموم کنی
-گوش به حرف نمیده هیونگی ،دیشب خودمو جلوش کشتم که نیاد اینجا ولی به پشمشم حسابم نکرد

یونگی تفس عمیقی کشید و دستش رو روی پهلوی هوسوک گذاشت

-بدش به من کوک تو برو خونه ،همش داری جمعش میکنی .برو استراحت کن منم ب این میرسم

-اشکال نداره هیونگ میتونم از پسش بر بیام
-باهاش کار دارم، برو کوک

جونگکوک نیم نگاهی دوباره به هوسوک انداخت و دستاش رو از بدن هوسوک رها کرد
.
.
بعد از رفتن جونگکوک ،یونگی هوسوک رو به استدیو خودش برد و روی مبل گذاشتش ،خودشم تا وقتی هوسوک بیدار شد مشغول کار روی آهنگاش شد
.
.
با باز کردن چشمهاش انتظار داشت جلوش اینه های سالن رقص رو ببینه ،نه دیوار های مشکی که نور های نئونی از پشتشون بهش سلام میکردن
سرجاش نشست و با دستاش چشمهاش رو ماساژ داد
نگاهش رو به اطراف انداخت

-بیدار شدی؟

یونگی گفت و با دوتا لیوان آیس امریکانو وارد استدیو شد و در رو با پاهاش هل داد

-هوم ..خیلی خوابیدم؟ساعت چنده
-زیاد نیس .سه ساعته
-باید برم دیرم میشه برا تمرین
-بشین
-نه مرسی باید...

حرفش با صدای یونگی به انتها رسید

-تعارف نکردم ،دستور دادم .بشین کارت دارم

هوسوک از همون حالت نیم خیزی که بود دوباره به نشسته در اومد

-باید این شب بیداریا رو تموم کنی
-فقط پنج روز دیگه مونده ،بعدش مثل یه خرس استراحت میکنم هیونگ نگران نباش

-هوسوک دقیقا نمیفهمم چرا به خاطر یه کنسرت انقد به خودت فشار میاری، اینم مثل بقیس دیگه
-فقط میخوام مطمعن باشم که همه چی خوب پیش میره
-آخه قبلا...
-هیونگ چند تا از رقصا رو یادم رفته ،نگران من نباش حالم خوبه بزار تموم شه بعدا به استراحتم میرسم ،الان دیرم شده باید برم ببخشید

و صدای در ،صدای بعدی ای بود که یونگی شنید
ولی هنوزم درک نمی‌کرد
تنها یه نفر میتونست خبر داشته باشه که چخبر شده

با درآوردن گوشیش تو مخاطبینش دنبال کلمه ی "پوکو اونتی" گشت و با پیدا کردنش گزینه ی تماس رو لمس کرد
.
.
-جونم هیونگ
-سلام جیمین چطوری
-مرسی خوبم تو چطوری ،چیزی شده؟
-میتونی امروز بیای پیشم؟
-چطور ؟باید چیزی ظبط کنم ؟
-نه خودم باهات کار دارم ،در مورد هوسوکه
-اومممم سه ساعت دیگه اونجام
-اوکی منتظرتم

oneshot 👀Where stories live. Discover now