بعد از شنیدن آزاد شدن مینهو انگار که خونه رو سرش خراب شده باشه کل مدت به صفحهی خاموش مانیتور زل زده بود که این سکوتِ جیسونگ سونبهاش رو به شدت نگران میکرد
_جیسونگا دنیا که به آخر نرسیده، سعی کن روی پروندههای دیگه تمرکز کنی وگرنه رئیس بدجور عصبی میشه
_سونبه ، من میدونم که یه اتفاقایی داره توی اون کمپانی میفته ولی اینکه نمیتونم اثباتش کنم داره روانیم میکنه
_به نظرت بهتر نیست بیخیالش بشی؟
_نه سونبهنیم نمیشه، واقعا این قضیه اذیتم میکنه هرکاریم کنم خودمو که نمیتونم گول بزنم، میتونم؟
مرد میانسالی که پشت میز دیگهی اتاق نشسته بود با تردید حرفی که میخواست رو به زبون آورد_اگه تصمیمت جدیه تنها اینکارو نکن، میتونم تیممو در اختیارت بزارم اما به یک شرط
جیسونگ که از شنیدن حرف سونبهاش کم مونده بود شاخ در بیاره با عشق و علاقه ای که خیلی ناگهانی شکل گرفته بود منتظر ادامهی حرف سونبهاش شد
_اگه جایی حس کردی برای هرکدوم از اعضا یا خودت خطر ایجاد شده همونجا باید عقب بکشی
جیسونگ با لبخند بزرگی سونبهش رو بغل کرد و چندین بار به روش تعظیم و تشکر کرد
_مطمئن باشید حواسم بهشون هست
مرد میانسال با نگرانی به هیجان پسر رو به روش خیره شد
_فردا همشون رو خبر میکنم بیان تا باهاشون آشنا بشی، کمک دیگه ای خواستی به خودم بگو چون به آدمای اینجا اعتمادی نیست
جیسونگ که حالا از خوشحالی انگار که توی دنیای دیگه بود کارش و شروع کرد، آقای کیم نگران بود، نگران اتفاقاتی که ممکن بود برای جیسونگ بیفته و ایندفعه هم آقای کیم نتونه ازش محافظت کنه، درست مثل جونگین ...
***
_این احمقانه ترین کاریه که میتونی توی زندگیت بکنی جیسونگ_تو نمیتونی روی ماموریت بزرگ من اسم احمقانه بزاری هوانگ هیونجین
جیسونگ همونطور که به اسکلت داخل اتاق کار هیونجین نگاهی مینداخت و سر تا سر مطب هیونجین رو زیر و رو میکرد گفت و باعث عصبانیت بیشتر هیونجین میشد
_تو به این میگی ماموریت؟ تا الان باید متوجه میشدی که اینا چه کله گنده هایی هستن که تونستن در عرض یک ساعت اون پسره رو از زندان بیرون ببرن
جیسونگ بیخیال دید زدن بقیهی وسایل شد و رو به روی میز هیونجین روی یکی از کاناپه ها خودش رو ولو کرد
_دقیقا همینشه که عجیبه، میخوام از کاراشون سر در بیارم
_وطیفهی تو این نیست جیسونگ
YOU ARE READING
Silent star
Fanfictionمینهو پسری که به ناچار کارهای خلافی رو که پدرخواندهاش ازش میخواد انجام میده و درنهایت در آخرین ماموریتش به طرز عجیبی توسط یک پلیس گرفتار میشه ... کاپل : مینسونگ ، هیونلیکس ، چانمین ژانر : رمنس ، جنایی ، پلیسی نویسنده : رابین