ساعتی بعد، کاسههای خالی ناهارشون رو جمع کردن و باهم مشغول شستنش شدن. وقتی بالاخره کارشون تموم شد، یونگکی داشت دستکشهای ظرفشویی رو از دستش در میاورد که سونگمین از پشت بغلش کرد و چونهش رو روی شونهی مرد گذاشت.
- یونگهیوندستکشهای خیسشو آویزون کرد و سمت پسر پشت سرش برگشت.
به چشمای پاپی شکلش نگاه کرد که حتی از همون میشد فهمید یه چیزی میخواد. جواب داد:
- بله عزیزم؟
- قرار بود باغ پشتی رو بهم نشون بدی.سونگمین با لحن کیوتی گفت و یونگهیون قبل از اینکه جوابی بده نگاهی به بیرون پنجره انداخت. وقتی دید بارش بارونهم کمتر شده و نم نم میباره سرش رو تکون داد.
- باشه، بریم.با موافقت مرد، سونگمین لبخند زیبایی زد و هیجانزده دست دوستپسرش رو گرفت و راه افتاد.
- هی صبر کن!از حرکت نگهش داشت و سونگمین سرش رو برگردوند و نگاه سوالیشو بهش داد که نمیدونست داره به چی میخنده.
- با این میخوای بیای؟به لباس سونگمین اشاره کرد و وقتی سرش رو پایین آورد تازه دید که هنوز پیشبندش رو در نیاورده. بلافاصله بندش رو باز کرد و از تنش درش آورد و بعد از اینکه آویزونش کرد تا خشک شه، دوباره پیش دوست پسرش برگشت.
- رو بلوزت یه چیز بپوش سردت میشه.یونگکی گفت و سونگمین بدون اینکه حرف گوش بده دستشو گرفت و دنبالش خودش سمت هال کشوندش.
- هوا خوبه سرد نیست.
- تو همین دیشب نگفتی سرده؟
- الان خوبه.
- مگه فردا نباید اولین توپ لوته رو پرت کنی؟ میخوای سرما بخوری؟
- سرما نمیخورم هیونگ هوا خوبه!آهی کشید و وقتی دید سونگمین هیچ جوره زیر بار نمیره وسط هال ایستاد و گفت:
- خیلی خب... از تو کمد چترو بگیر، تا کفشتو بپوشی من میام.
- کدوم کمد؟دست پسرو ول کرد و با اشاره، کمد کنار درو نشون داد.
- همونجا.سرش رو تکون داد و راهشون رو از هم جدا کردن.
سراغ کمد رفت و بعد از باز کردن درش نگاه کوتاهی به داخلش انداخت. یه دونه چتر طوسی داخل قفس پیدا کرد و برش داشت. کتونیهاشو هم پوشید و در شیشهای خونه رو باز کرد، خواست روشو برگردونه تا ببینه دوست پسرش کجاست که همون لحظه دستای مرد از پشت دور شونههاش نشست و پتوی مخملی زردی رو دور بدنش پیچید.قبل از اینکه بتونه واکنشی نشون بده لب مرد روی گونهش نشست و محکم بوسیدش.
- حالا بریم.آروم خندید و لبههای پتو رو از دست مرد گرفت. سمتش برگشت و به دوست پسرش که نشسته بود تا کفششو بپوشه نگاه کرد.
- آخر کار خودتو کردی؟
- چیکار کنم؟ حرف گوش نمیدی دیگه.
YOU ARE READING
Myday President
Fanfiction━' Fan fiction: Myday President ━' Genre: Canon (real life), Romance, Smut ━' Couple: Seungmin x Young k ━' Author: SinPi ────────────────── - در حال آپ - خلاصه: کیم سونگمین، عضو استری کیدز، ایدل موفقیه که گرایشش رو از همه حتی اعضای گروهش مخفی کرد...