Part 28

51 6 3
                                    

یک ساعت بعد با یه خودکار و چند تا کاغذ روی تخته شاسیش، روبروی لپ‌تاپش نشسته بود و سعی میکرد روی لیریک آهنگ جدیدش کار کنه. اما خودشم نمیدونست این چندمین کاغذیه که برداشته و بازهم داره مثل کاغذهای قبلی خط خطیش میکنه.
حس میکرد تک‌تک خط‌هایی که مینوشت سطحی و پیش پا افتاده بودن و خودش میدونست دلیل این به‌هم ریختن تمرکزش چیه.
خودکارش رو روی تخته شاسی ول کرد و یه بار دیگه گوشیشو از روی میز برداشت، صفحه‌شو روشن کرد و به اخرین پیام خودش که سونگمین بی جواب گذاشته بودش نگاه کرد. همینجوری نگرانش بود و این جواب ندادنش‌ بیشتر به نگرانیش اضافه میکرد. یه بار دیگه براش تایپ کرد:

"عزیزم الان کجایی؟"

پیامشو ارسال کرد و اونقدر به صفحه‌ی موبایلش زل زد تا در اتاقش به صدا در اومد و آروم باز شد. سونگجین سرشو از لای در داخل آورد و به یونگ‌هیون نگاه کرد.
   
⁃    بیام تو؟
   
⁃    بیا.

یونگ‌کی گفت و هیونگش وارد اتاق شد. درو پشت سرش بست و بعد کنارش نشست.
   
⁃    چطور پیش میره؟
   
⁃    افتضاح...

مرد به صورت کلافه و خسته‌ی یونگ‌هیون نگاه کرد و یکی از کاغذ هایی که انداخته بود کنار رو برداشت، متن زیر خط خطی‌های روی کاغذ رو خوند و گفت:
   
⁃    اینا که خوبن.
   
⁃    این کجاش خوبه؟ یعنی همیشه همینجوری مینویسم؟
   
⁃    نه، یعنی بهترینت نیست. اما بد هم نیست. اگه روش کار کنی چیز خوبی ازش در میاد.

یونگ‌کی نفس عمیقی کشید و پیشونیش رو ماساژ داد.
   
⁃    نمیدونم.
   
⁃    چیزی شده؟ به هم ریخته بنظر میای.

منتظر بهش نگاه کرد و مرد سرش رو تکون داد و چیزی نگفت. مجبورش کرد یه سوال دیگه بپرسه:
   
⁃    با سونگمین دعوات شده؟
   
⁃    دعوا؟ نه. دعوا نیوفتادیم.

یونگ‌کی با تک‌خنده‌ای گفت و سونگجین با دقت بیشتری حرکت‌هاشو زیر نظر گرفت.
   
⁃    اما راجع به خودشه، نه؟

با این سوال دیگه نمیتونست چیزی رو قایم کنه، سرش‌رو اروم تکون داد و گفت:
   
⁃    گوشیشو جواب نمیده نگرانشم.
   
⁃    مگه نرفت بوسان؟
   
⁃    هوم، ولی مسابقشون کنسل شد.
   
⁃    چرا؟! به خاطر بارون؟

سونگجین با تعجب پرسید و یونگ‌کی با حرکت سرش تایید کرد.
   
⁃    چه بد شانسی‌ای!

مرد با صدای آروم گفت و یونگ‌کی آهی کشید. به پشتی صندلی تکیه داد و با خودکار ور رفت.
   
⁃    از اون موقع دیگه جواب نداد. نمیدونم حالش چطوره.
   
⁃    زیاد فکرتو درگیر نکن، بالاخره جواب میده.
   
⁃    آره اما...

Myday PresidentWhere stories live. Discover now